#منتظر_صالح گمنامی...دارم فکر میکنم چندصدتا...چند هزارتا پاسدار و بسیجی و تخریب چی و جهادگر بی نام و نشان داشتیم که از خدا گمنامی خواستند؟ما هم البته اهتمامی برای شناختنشان نداشتیم... بماند !نمیدانم چرا با مرور خاطرات شهید مدنی قمصری ، یاد شهید شاهرخ و… بیشتر »
آرشیو برای: "مرداد 1396"
#منتظر_صالح #شهید_من_پدرترینسفر حج ، میقات با خدای عشق با پای دل راه سخت صفا و مروه را پیمودن کار عاشقان است. بین آنکه دلش مشتاق باشد، با آنکه پایش مشتاق باشد فاصلهای است به وسعت آسمان تا زمین. مرتضی که از این سفر بازگشت، به دیدارش رفتیم، در عرفات گم… بیشتر »
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1396/05/22/1489055… بیشتر »
#منتظر_صالح #پدر_ترین « با دستهایت ، انس گرفتم ، قد کشیدم ، بزرگ شدم ، تکثیر شدم ، ... و دارم با دستهایت در یک کلام ، زندگی میکنم ... این را جز تو و خدایی که تو را به من هدیه داد کسی نمیتواند که ادراک معنا کند ... »#به_قلم_سبزترین بیشتر »
#منتظر_صالح #جان_باز « خاطرات سوخته » 3برگه ی سوم: دیشب همه ی بچه های گردان زهیر، شیمیایی شدند و به عقب رفتند. تمام جزیره ی مجنون آلوده است. ما هم باید تا فردا برگردیم. سید که از قدیمی های جنگ است می گوید قبل از آزادی خرمشهر، عراق فقط چند بار از گاز اشک… بیشتر »
#منتظر_صالح #بابی_انت_و_امی_یا_حسین چون کسی که گذر زمان به او تفهیم کند بزرگ شده ... و بعد یک وقت ناگهان خود را در آغوش مادر مهربان یا زمین بوس پای پدر ببیند ... ناگهان زلزال شد ... خود را چون طفل بی پناه آواره ای دیدم که روزی ده بار « روز واقعه » می دی… بیشتر »
#منتظر_صالح #بابی_انت_و_امی_یا_حسین دوش مرا حال خوشی دست داد...قرارم با خودم این شده حالش که دست داد و ... حال که تعادل یافت و سفره که جمع شد بنویسم ...قرارم با خودم این شده سر عادت و تکرار و روزمرگی و باری به هر جهت ، کلمه ای ننویسم...مثل دیروز که همه… بیشتر »
#منتظر_صالح در این شعر ، در اوج سادگی ، چه شکوه و مهابتی از عشق سرورمان موج میزند... دلنشین است :دلم شور می زد مبادا نیاییمگر شب سحر می شود تا نیاییمگر می شود من در آتش بسوزمتو اما برای تماشا نیاییتو افتاده تر هستی از این که یک شببه میقات این بی سر و پا… بیشتر »
#منتظر_صالحآن روزگار اتاق بچههای سوره تنها محفل انس کسانی بود که «هنر دیانت مدار» را بر «دئانت هنرمدار» ترجیح میدادند. آن روز تازه خبر شهادت سفیر فرهنگ ولایت «صادق گنجی» را در روزنامهها نوشته بودند. وارد اتاق که شدم بوی خوش عطر «تیرز» به مشامم رسید،… بیشتر »
#منتظر_صالح #جان_باز « خاطرات سوخته » 2برگه ی دوم: امروز با یاسر به بیمارستان ساسان تهران رفتیم. یکی از بچه محل هایشان درگردان عمار است تازه از اتریش برگشته. آن ها یک گروه بودند که برای درمان تاول های شیمیایی به آن جا رفتند. سه نفر از گروه به شهادت رسید… بیشتر »
#منتظر_صالح انگار عیسی مسیح علیه السلام هم این جملات رو برای این روزهای ما و حال اینروزهای ما فرموده بود که ؛خوشبختند کسانی که فروتنند چون از برکات سلطنت خداوندی برخوردار میشوندخوشبختند کسانی که ماتم زده اند چون ایشان تسلی می یابندخوشبختند کسانی که متوا… بیشتر »
#منتظر_صالح #جان_باز « خاطرات سوخته » 1برگه ی اول: از روزی که خرمشهر آزاد شده، بمب های شیمیایی امان این شهر ویران را بریده است. به همراه برادر مسرور باید یک گروه خارجی را همراهی کنیم تا از خرمشهربازدید کنند. چند پیرمرد که می گویند پروفسور هستند به همراه… بیشتر »
#منتظر_صالح #جان_باز اشاره: آنچه که می خوانید برگه هایی از دفتر خاطرات یک شهید شیمیایی است که در 6 قسمت دنباله دار ارائه می شود:به جای مقدمهالآن ساعت چهار بعدازظهر چهارشنبه است و من که چهار روز از عملم گذشته باید چند روز دیگر این جا در بیمارستان شهر «هِ… بیشتر »
#منتظر_صالح « از خاطرات سید مرتضی آوینی »سالها قبل از انقلاب با اتومبیل تصادف کرده بود و زنده ماندنش شبیه یک معجزه بودمی گفتند در آن حال بیهوشی و بی خودی هی زیر لب می گفت :«امام زمان مرا نگه داشته است ...»________________________________________چند سال… بیشتر »
#منتظر_صالح دلتنگی ها گاهی بزرگ اند اما با یک زیارت باحال درمان میشوند...دلتنگی ها گاهی نفس گیرند اما با یک التماس دعا خواستن از پدر و مادر علاج میشوند ...دلتنگی ها گاهی کمرشکن اند اما با یک روضه تسکین می یابند ...اصلا یک وعده زیارت که به دلت بدهی ، درم… بیشتر »
#منتظر_صالح ساختمان های بلند سیاه نگذاشتند خسوف را ببینم...وقتی امده بودیم اینجا ، از اینکه هیچ ساختمانی دور و بر خانه نبود کیف عالم را میکردم ... یک عالمه از آسمان مال من بود ...کم کم ساختمان های غیراستاندارد درون کوچه های تنگ و باریک بالا رفت و دیگر د… بیشتر »
#منتظر_صالح از امام باقر علیه السلام پرسیده شد :آیا عیسی علیه السلام هنگامی که در گهواره سخن گفت حجت خدا بر اهل زمان خود بود؟ حضرت فرمود: عیسی در آن هنگام در گهواره پیامبر و حجت خدا بر زکریا بود و در آن حال نشانه ای برای مردم و رحمتی از جانب خدا برای مر… بیشتر »
#منتظر_صالح از این انتظارهایی که در عمل گم میشن !از این ندبه های به زبان !از این « آقا بیا » کردن های عادی و تکراری شده !از این همه تو رو نادیده گرفتن ... بشر به یک دور استیصال رسیده ... نمیدونم روزی چندبار مثل دیوانه ها دور خودمون میگردیم ...ما که تا د… بیشتر »
#منتظر_صالح خسوف ماه ما نماز آیات ندارد؟چند رکعت نماز آیات ؟به حساب هزار و صد و چند سال ...هر شب ...هر روز... هر ساعت... هر دقیقه.. هر ثانیه...خدایا... بیشتر »
#منتظر_صالح امشب ، ماه در محاق است ...خسوف رخ میدهد...یک ساعت و اندی ، زمین و ساکنانش در تاریکی به سر میبرند .چه بگوییم ما ... که هزار و صد و اندی سال است که ماهمان در محاق از گناهانمان است و اسیر معاصی ما ؟ما چه بگوییم که هزار سال است در ظلماتیم ؟خسوف… بیشتر »
#حبیبی_محمد هیچ گاه فراتر از درک و ظرفیت کسی از او انتظار نداشت و کسی را زیر بار امر و نهی های گوناگون نمی شکست . با هر کسی چنان مهربان بود که آن شخص فکر میکرد صمیمی تر و نزدیک تر از او به پیامبر وجود ندارد ! مستدرک/ج8* حالا قیاس کن ما مسلمان های شناسنا… بیشتر »
#منتظر_صالح #جان_باز #هنر_متعهد_و_متعالی هنوز حلاوت تماشای آژانس شیشه ای به کامم مانده...هنوز هم جای تامل دارد تماشایش...هنوز با دیدنش میگویم : هنرمندان اگر متعهد و مومن باشند ده ها قدم از جامعه خود پیشترند ...و مدتها بود ذائقه ام دنبال اثری هنری با هما… بیشتر »
#هنر_متعهد_و_متعالی ببین کی حرفهایی که امروز میزنیم را ابراهیم حاتمی کیا گفت و ... کمتر گوشی شنید...اینروزها زیاد یاد دیالوگ های آژانس میفتم...حتی به نظرم در آژانس ، دردهای امروز جامعه و آفت هایی که به جان انقلاب افتاده بیشتر موشکافی شده تا در بادیگارد… بیشتر »
#جان_باز تاحالا به این فکر کرده اید این پدیده آب و هوای آلوده و غبار و الودگی بیش از حد مجاز و ... یعنی چه؟!من سالهاست... از همان روزها که این واژه ها هنوز برای اذهانمان عادی نشده بود دارم فکر میکنم این همان چوبیست که میگویند تازیانه تنبیه خداست و صدا ن… بیشتر »
#منتظر_صالح رضای کوچیک هم از منتظرا بود..نمیدونم صالح شد و رفت یا ...بهرحال در سیر تکاملی برزخیش حتما صالح شده...رواق برام مدتیه مثل یکی از رواقهای حرم می مونه...دلم خواست یادش کنم...به پاس همه عشقی که به امام و شهدا داشت .. و به احترام آخرین خوابی که ا… بیشتر »
#منتظر_صالح منتظرتر و صالح تر از سید سراغ ندارم...شاید روزی لابلای خاطراتش گفتم چرا .دلم خواست سلام امروز صبح رو به نیابت از سید تقدیم اباصالح المهدی عجل الله فرجه کنم :««« السلام علیک یا بقیة الله فی العالمین »»»... آقا سید ... بخدا اگه کسی بفهمه داری… بیشتر »
#منتظر_صالح آی اونایی که یادتون رفت بچه حزب اللهیا کنج خونه ها منزوی شدن و دلشون برای انقلاب می طپه و هر نیشی رو تحمل میکنن به عشق امام و شهدا...به همین قبله ی محمدی صلی الله علیه و آله ، بیشتر از اونکه برای حال و روزی که داریم دلم بسوزه ؛ دلم شرحه شرحه… بیشتر »
#منتظر_صالح #امیرالمومنین_آقای_خودمه مخاطب این شعر حسان بیشتر خودمم ...می ترسم از شرمندگی فردا ... بیشتر »
#منتظر_صالح دلتنگی زائر دل بیدل من است !دلتنگی مونس ثانیه های بیدار من !قفل گشایی می خواهد دلم تا بگویداز هر آنچه دلتنگش ساخته ...آقا هر وقت که بیایی به همه آنها کهپروبالم را شکستند تا خودشان پری برای پریدن داشته باشندبه همه آنها که خاکسترم کردند تا گرم… بیشتر »
#منتظر_صالح #بنفسی_انت_یا_صاحب_الزمان فاصله درک من از فهم حضور تو آنچنان دورند از هم که قلبم را این بعد می شکند ..این شکاف بیرحمانه درک مرا از لطف حضور تو دور ساخته و این دلتنگی سرسام آوری دارد ..گناه و سرسری رفتنها نتیجه اش همین فاصله ای است کهدلهامان… بیشتر »
#منتظر_صالح آشپزی برای خانواده ... بفرمایید شام پاستا با سس آلفردو ... بیشتر »
#منتظر_صالح دردهای عمیق با آمدنت خوب می شوند ..زخمهای سخت با دیدنت مداوا می گردند ...عزیزترین عالمین ... !تمام غمهای طولانی عالم با آمدن توست که رنگ شادی می گیرند ..عزیزترین ...قلب من دلسوخته از غصه غربت طولانی ،بی مثالت سخت گرفته !بداد د دلتنگم برس ..ز… بیشتر »
#منتظر_صالح حالا که قرار بر اثبات محبت است ... برای دل ِ دلشده معجزه کن ... بیشتر »
#منتظر_صالح #حدیث_باران امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام :لا عَدلَ اَفضَلُ مِن رَدِّ المَظالِمِ؛هیچ عدالتى بهتر از بازگرداندن حقوق پایمال شده نیست.تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 446 ، ح10222و این اتفاق نمی افتد تا آخرین ذخیره الهی تشریف بیارن .. ان… بیشتر »
#منتظر_صالح #بنفسی_انت_یا_صاحب_الزمان #حدیث_باران امام زمان علیه السلام می فرمایند:از خدا بترسید و تسلیم ما شوید و کارها را به ما واگذارید، برماست که شما را از سرچشمه سیراب برگردانیم، چنان که بردن شما به سرچشمه از ما بود، در پی کشف آنچه از شما پوشیده شد… بیشتر »
#منتظر_صالح #بنفسی_انت_یا_صاحب_الزمان بالاخره بالاخره ، یه روزی میاد از خوشحالی زبونمون بند میاد ..تو همون حال فریاد می زنیم .آقامون اومد ...یه حالی میشیم که شبیه هیچ حال دیگه ای نیست ... نظیر نداره ...#به_قلم_سبزترین بیشتر »
#نامه_ای_به_دخترم … بسم الله النور « نامه ای به دخترم » عزیز دلبندم … سلامت میگویم ؛ جانانه ، مهربانانه … تویی که شاید به گمان و زعم دیگران اصلا وجود نداشته باشی اما برای من هستی چونان بودن هر بود ِ شایسته ی دیگر ! مگر نه این است… بیشتر »
#منتظر_صالح گفتم که...تلخ میگذرد...این صبر تلخ را کی پایان شیرین میرسد ؟ نمیدانم !عمرمان کفاف میدهد یا نه؟ نمیدانم !فقط میدانم سخت و تلخ میگذرد ...روزگار دوری . بیشتر »
#منتظر_صالح صبر تلخ و سخت تر میشود وقتی اینگونه مسخره میکنند ما را برای انتظار طولانی مان ...نمیگویم ظهور کن دلمان خنک شود حال خیلی ها گرفته شود...میگویم ظهورکن که این خون جگر خوردن ها ، جانی بگذارد برایمان تا وقتی می آیی فدایی قدوم تو گردیم نازنین اربا… بیشتر »
#منتظر_صالح سن گئدن یوللارا قوربانسن گلن یوللارا قوربانمن سنه قوربان ... هاراداسان گورزلریمین ایشیقی نوری؟ ... بیشتر »
#منتظر_صالح سحرهای حرم ات را که دیدم ... دیگر تصور جاودانگی بهشت برایم معما نبود...معما حل شد ... از بس که در سحری پر از انفاس قدسی مادرتان ، منتظر صالح دیدم که رفت و آمد میکنند گرداگرد ضریح ات ... آن سحرگاه روشن و زیبا .#به_قلم_سبزترین بیشتر »
#منتظر_صالح من از همان سفر اول دانستم آنکه وارد حریم پاک تو شد ، باید زرهی از صبر بپوشد برای تیرهای بلا ...مگر میشود محب ، شکل محبوب نباشد؟مگر میشود عاشق رنگ معشوق نگیرد ؟دیدی که نه عکس یادگاری گرفتم نه سوغات خریدم نه حواسم به چپ و راست معطوف شد...آنقدر… بیشتر »
#منتظر_صالح الحق و الانصافی ... هرجا گیر کردم ضامنم شدی...یک چیزی ته دلم میگوید شما متصف به صفات خدایید که من هو وفائه قوی است ...یک چیزی ته دلم میگوید تا آخرش هرکجا گیر کنم ضامنم میشوید...آخر دیگر بچه آهوهایی از ما گم گشته تر و سرگشته تر در بیابان غیبت… بیشتر »
#منتظر_صالح چقدر نامتان را دوست دارم...خیلی شبیه حسی است که مجهول است کم و کیفش برایم ...فقط میدانم که نامتان ورای نامهاست و هر که به شما شناخته شود ، در آسمان سری بین سرها دارد و محبوب میشود حسابی ...در نامتان انتظاری صالحانه موج میزند... ای امام غریب… بیشتر »
#منتظر_صالح #جان_باز چه نمازی ... چه سجده ای ... چه حالی ... چه بنده ای ... بیشتر »
#بابی_انت_و_امی_یا_حسین آخ کربــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلا ... کربلا...کربلا...خانم جانم ؛ به غلامان حسین علیه السلام مدافع شدن هدیه میدی اونقدر عزیزشون میکنی مدافعان حرم ات باشن ، به ما کنیزان برادرت چی؟ اصلا پس ما چی؟ ما دل نداری… بیشتر »
#بابی_انت_و_امی_یا_حسین « نیستم اهل حساب و هندسه اما بدان بین اشکال ریاضی ، عاشق شش گوشه ام ! » ... بیشتر »
#منتظر_صالح #بابی_انت_و_امی_یا_حسین « آخـــــــــــر یه روز حـــــــــــاجتمو ازت میگیــــــــــــرم ... » بیشتر »
#منتظر_صالح روزی در سنگر بودیم که صدای گنجشکی را شنیدیم او را به داخل سنگر آوردیم و آب و غذا دادیم و رهایش کردیم تا برود ولی فردای آن روز دوباره سر و صدای دو گنجشک را شنیدیم تا بیرون آمدیم که گنجشک ها را ببینیم خمپاره ای به سنگر خورد و سنگر متلاشی شد.تس… بیشتر »
#منتظر_صالح #بابی_انت_و_امی_یا_حسین دیدی اونایی که میرن دیدار حضرت آقا ، یک عکس کوچک هم دستشون گرفتن و تا آخر دیدار هم دستشون نگه میدارن عکسو؟خیلی ها که تو باغ نیستن و وادی محبت رو نمیفهمن میگن وا ! خود آقا که هست این چرا عکسش رو نگه داشته توی دستش !؟ خ… بیشتر »
#منتظر_صالح اوایل جنگ بود که اسیر شدیم .ما را به بغداد بردند و در زندان وزارت دفاع حبس کردند .12 نفر بودیم . بین ما فقط حاج آقا سالم بود .کسی او را نمی شناخت .ماشین که ایستاد ، پیاده شد ما را کول می کرد و در یک گوشه می خواباند .فاصله ماشین تا آنجا که پی… بیشتر »
#منتظر_صالح دو ماه از شروع جنگ تحمیلی گذشته بود.یک شب بچهها خبر آوردند که یک بسیجی اصفهانی در ارتفاعات کانی تکهتکه شده است.بچهها رفتند و با هر زحمتی بود بدن مطهر شهید را درون کیسهای گذاشتند و آوردند.آنچه موجب شگفتی ما شد، وصیتنامهی این برادر بود… بیشتر »
#منتظر_صالح آب جیره بندی شده بودآن هم از تانکری که یک صبح تا شب زیر تیغ آفتاب مانده بود ،به من آب نرسید ، طاقت عطش را نداشتم...لیوان را به من داد و گفت :من زیاد تشنم نیست ، نصفش رو خوردم بقیه ش رو تو بخور...گرفتم و خوردمفرداش بچه ها گفتن که جیره هر کس ن… بیشتر »
#منتظر_صالح شرمنده خونهای پاک هستیم ..کاری نکرده ایم !! بیشتر »
#منتظر_صالح #حدیث_باران این احادیث شعار نیست .پیگیری میشه وقتی این همه مسلمان در یمن و ... گرسنه سر به بالین میذارن ...تعریف مسلمانی چیه ؟! بیشتر »
#منتظر_صالح « هل من معین ... ؟ »آنقدر گاهی دلم تنگ میشود برایت ...آنقدر بی کسی و دوری شما ، معنویت خونم را پایین می آورد ...آنقدر حالم طوفانی میشود...که روزها را گم میکنم و وقت و بی وقت می بینم نشسته ام به ندبه خواندن :« هَلْ مِنْ مُعینٍ فَأُطیلَ مَعَهُ… بیشتر »
#منتظر_صالح من هم ماندنی ام......بدم میدانم که بدم اما ماندنی ام...هرچقدر هم خاطی باشم دل نمیکنم دور هم که بروم برمیگردم...هرکجا بروم ، برمیگردم...می مانم . تا زنده ام ، بر سر باورت می مانم ...آنقدر منتظر می مانم تا صالح گردم . ان شاء الله . بیشتر »
#منتظر_صالح #جان_باز قمصر گل معطر زیاد دارد ...آنقدر که مرکز گلهای محمدی و گلابهای عالم شده ...اما بین گلهایش این «گل» یک عطر دگری دارد ... زیباتر ...مطبوع تر... دلنوازتر... عزیزتر...این شهید نازنین . بیشتر »
#منتظر_صالح #جان_باز « دست نوشته بی نهایت زیبای جانباز شهید مهندس حمیدرضا مدنی قمصری با نام جانباز (ج- ا - ن - ب - ا - ز) »ج: جانم را او داد و سپس با فرمان او بود که روحی در کالبدم دمیده شد و در جهان هستی زندگیام را شروع کردم.ا: آفرینندهای مهربان که… بیشتر »
#منتظر_صالح #بنفسی_انت_یا_صاحب_الزمان چقدر جمعه دارد می گذرد همه روزها جمعه اند بی تو ..چه فرق می کند ؟!بی تو نه بهاری است نه شکوفه ای ..نه طلوعی نه سپیده ای ...چه جای ماندن ...؟!#به_قلم_سبزترین بیشتر »
#منتظر_صالح #بنفسی_انت_یا_صاحب_الزمان برای همه زندگی برنامه ریزی می کنن اما برا اومدن تو نه !!با اینکه همه اون کارا و برنامه ریزیا محتمله اما اومدن تو حتمی ...... بیشتر »
#منتظر_صالح #بنفسی_انت_یا_صاحب_الزمان آیت الله شاهرودی نقل کرده اند: با کاروانی عازم حج گشتیم به بیابان شنزار مکه رسیدیم درحالی که سخت تشنه بودیم راه را کم کردیم و سوخت نقلیه مان به اتمام رسید من به دور از چشم یاران به روی تپه ای فته دو رکعت نماز استغاث… بیشتر »
#منتظر_صالح #به_قلم_سبزترین به نظر من حالا که حرف منتظر است و آن هم از نوع صالحش ...دم دستی ترین و عینی ترین مثال برای نشانه منتظر صالح بودن قدردان نعمات الهی بودن است . همیشه و همه جا .یعنی اگر از من بپرسند بی شعورترین ... تصحیح میکنم ! فاقد شعورترین م… بیشتر »
#منتظر_صالح #بنفسی_انت_یا_صاحب_الزمان یکی از علمای حوزه از حضرت آیت الله العظمی سید محمد رضا گلپایگانی نقل کرد که ایشان فرمودند: در عصر آیت الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری که عده محصلین به400نفر رسیده بوددر یک فصل زمستان طلاب از شیخ محمد بافقی که مقسم ش… بیشتر »
#منتظر_صالح #بنفسی_انت_یا_صاحب_الزمان مبنای حرکت انقلاب اسلامی و این همه خون پاک و مقدس رسیدن به روزگار رهایی است ... بیشتر »
#منتظر_صالح #بنفسی_انت_یا_صاحب_الزمان چرا در غربتت شریک نیستیم ؟! چرا غم های بی شمار قلب نازنینت را مدرک نیستیم ؟! کجاییم ما آقا ؟!شما خبری از دل ما دارید ؟!چرا این همه غفلت داریم از انسان بودنمان ....؟!دلمان کجاست و خودمان کجا ؟!بیدارمان کن ...#به_قلم_… بیشتر »
#منتظر_صالح #بابی_انت_و_امی_یا_حسین سلام عصرگاهی هم قبول است اگر از ما سلام ارباب ... بیشتر »
#منتظر_صالح #بنفسی_انت_یا_صاحب_الزمان شاید همه راست می گویند ،چنان در هوای تو بیقرار گشته ام که همه فهمیده اند عمق حادثه را ...درد ، دوری توست ...درد ، بی معرفتی من است !آقا ..نفسهایم یکی در هزار گشته اند...شاید شبیه آن خواب آخرم گشته ام ...تحیرم را ببی… بیشتر »
#منتظر_صالح #بنفسی_انت_یا_صاحب_الزمان خیلیییییییی محتاجیم یا صاحب الزمان به نگاه پر مهرت ....حضرت پدر علیه السلام بیشتر »
#منتظر_صالح #بنفسی_انت_یا_صاحب_الزمان این خوب است که حتی در حقیقت فضای مجازی دنبال نشانه ای از توام آقا ...من اگر بمیرم باز چشم براه تو خواهم بود .... بیشتر »
#تنهایی_آدم_ها #به_قلم_سبزترین تنهایی و غربت انسان در زمین ، حکایت تلخی دارد ...مرگ های پیاپی و عمرهای کوتاه و مرده پرستی ما آدم ها موید همین حقیقت است... بیشتر »
#تنهایی_آدم_هااولین سفر جنوب که رفتم سنم زیاد نبود... آنجا هم چشمم دنبال کتاب بود...حرمان هور !دستنوشته های شهید احمدرضااحدیدانشجوی پزشکی دانشگاه شهید بهشتی تهرانتولد: آبان ماه 1345 - اهوازشهادت: 12 اسفند ماه 1365هنوز حلاوت مطلب « دوست » که از او خواندم… بیشتر »
شهید احمدرضا احدیدانشجوی پزشکی دانشگاه شهید بهشتی تهرانتولد: آبان ماه 1345 - اهوازشهادت: 12 اسفند ماه 1365وصیت نامه : احمد رضا احدیبسم ا... الرحمن الرحیمفقط: ((نگذارید حرف امام به زمین بماند همین)) بیشتر »
#تنهایی_آدم_ها #به_قلم_سبزترین اثر هنری همین است دیگر ...مهم نیست چه کسی نوشته باشد مهم آن است وقتی به صفحه آخر کتاب میرسی و بالاترین مفهوم عالم یعنی انتقال به دنیای بزرگ تر و بهتر را از مجموع کلماتی که میخوانی ، میفهمی و ناگزیر بودن انسان را از خلاصی و… بیشتر »
#اشهد_ان_علیا_ولی_الله« تمام ستاره ها »مرحوم مرشد چلویی نقل میکرد که : نیمه شبی از منزل خارج شدم . همین که وارد خیابان شدم و شروع به قدم زدن کردم ، احساس کردم آسمان روشن تر از شبهای قبل است ، مثل اینکه چراغانی شده باشد . سرم را که بلند کردم ، مشاهده کرد… بیشتر »
#آدم_شویم « ساعت نزع روح »آیت الله اراکی از سید مهدی کشفی ، پسر آقا سید ریحان الله کشفی نقل فرموده که :یک شب در خانه خودم در اطاق خوابیده بودم دیدم که صدای محرق القلبی از حیاط می آید از بس محرق القلب و سوزناک بود هراسان از خواب برخاستم که چه خبر است؟ رف… بیشتر »
#حبیبی_محمد#به_قلم_سبزترین در اوصاف نبی الله نوشته اند که وقتی میخواست به پشت سر نگاه کند ، با تمام صورت و اعضا به عقب برمیگشت ...چرا ؟فقط برای سلامتی ؟ که علم طب ثابت کرده حرکت های ناگهانی به ستون فقرات صدمه میزند ...گمان نمیکنم!نوعی احترام به کسی که ص… بیشتر »
#منتظر_صالحعلم بی عمل را سواد میگویند که سیاهیست ...علم باعمل را آگاهی میگویند و معرفت که نوریست که به فرموده اهل البیت علیهم السلام ، خداوند در دل انسان قرار میدهد ...حداقل من اینطور فکر میکنم ...مثل اینکه گاری قرآن باشیم یا قاری قرآن !حملوا التورئة را… بیشتر »
#منتظر_صالح سالهاست دارم فکر میکنم ... خیلی بد است که بیاید و ببینمش و بعدا شیدایش شوم...اگر به دیدن است که همه دنیا با دیدارش مفتون و واله خواهند شد...برای آنان که عمری کنیز و خادم حسین علیه السلام بوده اند بسی جای شرمساری که با دیده و دیدار و مثل همه… بیشتر »
#منتظر_صالح ای جانم به یوسف ما ...خدایا خدایا خدایا ... به اشکهای داغ مادران داغدیده شهدا... به سوز دل هر چه مادر در عالم است... به اشکهای مظلومانه زهرای مرضیه سلام الله علیها ...به این ثانیه های استجابت دعا ... در امر ظهور و فرج مولایمان تعجیل فرما...ا… بیشتر »
#منتظر_صالح #دست_نوشتهانتظار نشانه دارد...مثل مادر شهید گلشنی آذر که پنجره خانه اش را که رو به کوچه باز میشد ، نمی بست و جایی می نشست که پنجره و کوچه در دیدرسش باشد تا اگر پسرش آمد زود در را باز کند با اینکه چندتکه استخوانش برگشته بود اما میگفت : نه آن… بیشتر »
#منتظر_صالح از روزی که آبش خشک شد ... دریاچه محبوب عزیز دوست داشتنی مان ؛ حال ما هم دیگر خوب نشد...دریاچه را فهم عمیق و عظیمی بود از نبودن صاحب الامر ...هرکه خواست باور کند هرکه نخواست باور نکند ... ما که نمک پرورده این دریاچه مظلومیم زبانش را حالش را ح… بیشتر »
#آدم_بشویم« بیایید طلبه های توحیدی ! »علامه طباطبائی می فرماید: قضیه ای در نزد مرحوم قاضی پیش آمد که ما خود حاضر و ناظر بر آن بودیم و آن این است که: « یکی از دوستان مرحوم قاضی حجره ای در مدرسه هندی بخارائی معروف در نجف داشت و چون ایشان به مسافرت رفته بو… بیشتر »
بی تو بی وطن شده ام ! از شهر و خیابان هایش که گریزانم … دیگر در مشهد و کربلا و مکه و منا هم آرام نمیگیرد دلم … دلم جایی را میخواهد که شما آنجا هستی … کاش میدانستم آنجا کجاست … که هر کجاست وطن ماست … پدر جان . لیت… بیشتر »
#منتظر_صالح #به_قلم_تسنیم من سالهاست بیابان رو به افولم ...باران نگاهت را بر عطشم بباران ..لطفت را بر جان سوخته ام جاری فرما ...سوخت ریشه های تک درخت سرزمین دلم در ندانم کاری ها .. یا صاحب الزمان ...عطش ریشه دوانده در تارو پود بودنم تا نبودن را بپذیرم ا… بیشتر »
#منتظر_صالح زیباتر از این شعر ندیدم ...ترجمان دعای همیشگی دلم ..مرگ با این تصویر چه زیباست و خواستنی ..!تا آن روز بیدار و منتظر خواهم ماند ... بیشتر »
#منتظر_صالح من زنده ام به عشق شما ... یا صاحب الزمان بیشتر »
#منتظر_صالح سلام حضرت مادر .... بیشتر »
#منتظر_صالح یادمان کن نلغزیم ... بیشتر »
#منتظر_صالح قبل مرگم نفسی مهلت دیدار بده ...یا صاحب الزمان به نام مبارک حسین علیه السلام ... بیشتر »
#منتظر_صالح بوی سیب میاد از همین حوالی .... بیشتر »
… دل سراپرده محبت اوست دیده آئینه دار طلعت اوست .. من که سر درنیاورم به دوکون گردنم زیر بار منت اوست … تو و طوبی و ما و قامت یار فکر هر کس به قدر همت اوست … گر من آلوده دامنم چه عجب همه عالم گواه عصمت اوست .. من که باشم در… بیشتر »
اگر نگویی کلامم زیاده گشته ، تا صبح حشر برایت از زیباییهای ناتمامت خواهم گفت … این روزها که قریب میلاد حضرت ثامن می شویم از خودت که وارث تمام زیباییهایی می خواهم تا در حقم دعا فرمایی تا : قلبم زائر شود … زائر شود و بعد راهی شود ! دلم… بیشتر »
… به بهانه نزدیک شدن میلاد حضرت شمس الشموس : زیارت خورشید به این نیست که ، نگاهت خیره در نگاهش باشد .. مگر کسی را قدرت آن هست که در زلال خورشید خیره شود … از وجاهت سوزاننده آفتاب تک تک سلولهای جانت و اندیشه ات می سوزد … زیارت… بیشتر »
… روشناییهای این کویر تمامی ندارد ! شبهایی کهکشانی دارد … و روزهایی شبیه آرامش شب ! هر چه چشم کار می کند خاک است خاکی خاضع .. دریغ از یک درخت ! اما باغهای خیالش را هیچ طبیعتی ندارد .. اینجا سرشار از حس زندگی است .. و پر از سکوت با معنا… بیشتر »
… خیلی وقت است تمام فکرم شده اینکه ، اگر از نوشته هایمان بپرسند توان آن را دارم که قاطع از دلم خبر دهم که نوشتنهایم خالصا لله بوده … با تمام وجود دعا می کنم که این نوشتنها به کارمان بیاید آن روزی که جز خدا و به امر خدا کسی را یاور و… بیشتر »
… ستاد مدیریت بحران دل میزان خرابی ها را غیر قابل برآورد اعلام کرد … اینجا مرکز حادثه : دل ! دل سالهاست روی گسل بود و خبر نداشت .. اینجا مرکز حادثه : دل ! چیزی نمانده … تا چشم کار می کند آوار است و خرابی ! اما همیشه از دل این ویرانه… بیشتر »
.. سبز می نویسم ، سبز می بینم .. آرمانهایم بزرگ شده اند که کوچک نشده اند .. پر از آرمان سبز آمدن سبز توام .. خودم را بهتر از دنیا می شناسم .. آرمانهایم را نخواهم فروخت .. آرمانهایم سبزند و سرزنده . برای آمدنت سر و دست می شکنند .. بزرگ شده اند ..… بیشتر »
… باشد صدا نکن .. باشد بگذار دیگران جرعه از محبتت بگیرند .. باشد بگذار در این گمنامی تلخ عالم ماده شاد ببیندم .. من کلامی دیگر نمی گویم این گفتنم برای ثبت در محضر توست … بانو من کجا ، گفتن و خواستن از شما کجا ؟! باشد خواسته هایم را پشت… بیشتر »
… به داشته ها و نداشته ها امتحان می شویم … دختر واژه مقدسی است و بار سنگینی در دائره المعارف حیات دارد … انسان به انس زنده است و انس نزد دختران .. رقیقند در عطوفت و تسلیمند در امر .. شریفند در حیا و معززند در معاشرت .. نه هر دختر… بیشتر »