کشتی آرزوها
#منتظر_صالح
از روزی که آبش خشک شد … دریاچه محبوب عزیز دوست داشتنی مان ؛ حال ما هم دیگر خوب نشد…
دریاچه را فهم عمیق و عظیمی بود از نبودن صاحب الامر …
هرکه خواست باور کند هرکه نخواست باور نکند … ما که نمک پرورده این دریاچه مظلومیم زبانش را حالش را حسش را بهتر می فهمیم …
دلم گرفته… مثل دل دریا…
اگر سرورمان بیاید آسمان هم در مقدمش خواهد بارید و دریا هم مثل کاسه چشمان ما پر خواهد شد …
دریاچه را دیگر کسی نمیتواند احیا کند … دریاچه از بی کسی و یتیمی و دوری صاحبش مرده است …مثل ما …
هر غروب انتظارش را احساس میکنم … انتظار غریبی دارد …
یوسف زهرا … کشتی ارزوهامان به گل نشسته در خشکسالی این دریاچه مظلوم و غریب …
میگویند از غلظت نمک رنگ سرخی گرفته دریا… اما من که میدانم چشمان دریا از دوری تو به خون نشسته …