عجیب چشم دوخته ام به دستت ! ببین رشته امیدم را با قدرتت .. جذب جذبات ربوبیت و دلبسته نگاه لطفت . بیادم هستی که بیادت هستم و با تو آرامم . شادم با احسانت و خرسندم با محبتت . نوش جانم محبتهایت اگر قدر بدانم و چون ندانم یادم داده ای منصف باشم پس، منصفانه… بیشتر »
آرشیو برای: "بهمن 1395"
فقط یک چیز دلم می خواهد، دل سوخته ام سوختنی می خواهد که، در خاکسترش محبت تو باشد . در خاکسترش بخشش تو باشد، دلتنگ لحظه های انس با توام که ، ذکرت را به دلم هدیه می کردی! اگر دنیا هر سال برایم بگردد تا در نقطه ای بایستم که ثانیه تولدم باشد و هدیه بگیرم ،… بیشتر »
گفتگویی دارم با تو ! از دریچه همین خانه مجازی! می شناسی ام !!!! همیشه ساکن بیت صمدیت بوده ام، من آواره همیشه . و ساکن خانه محبت تو. کم آورده ام ! اگر زمین نمی افتم تو را پشت سر دارم و امیدم به تکیه دلم به توست … می شود هوایم را بیشتر داشته… بیشتر »
سکوتی حیرت وار جانم را قبضه کرده است چشم خواهم دوخت به افق امید تا رخشان ترین اشعه بر قلبم بتابد و تار و پود یاس را بدرد ، و مشتعلم کند تا حیات گیرم. #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت بداهه نوشت ، کوتاه نوشت. بیشتر »
ریشه در ریشه دوانده ، و تنیده به جان حیات . گره ها را باز کن ! تنفسی دیگر در سحری زیبا ! جایی دورتر از این حوالی ، اینجا چشمها پوشش ندارد و قلبها آکنده از دود بی معرفتی است. پر بگشا به ملکوت . #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت،بداهه نوشت،کوتاه نوشت . بیشتر »
من ، قالبی از غم گشته ام ! غم همدم من است . و ساکن قلب بیمارم ! #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت، بداهه نوشت، درد نوشت ، کوتاه نوشت. بیشتر »
نسیم دم گوشم زمزمه ای غریب دارد . می خواندم به رفتن .. دلش قرص است و مسیر را می شناسد ! و من راه نرفته را به شوق کلام او می روم . رفتن حسی لطیف در دالان ذهنم زنده می کند، و دلتنگی ملموسی با اینکه هنوز نرفته ام. اما حرف رفتن درد جانکاهی از دلتنگی خاک… بیشتر »
جمعه نوشت۴ : خودت هم باورت نمی شود ثانیه هایی شبیه به هم نوشتی از آمدنش ، اما برای آمدنش فقط نوشتی … چند سلام بی ادعا دادی و منتظر شنیدن جواب شدی ! فقط سلام دادی … حضور پر از آرامشش عادتمان شده … چون هرگز دریغمان نکرده حتی شده از پس… بیشتر »
کسی بداند یا نداند برای دل من تنها خواست توست که ، اراده ام را رقم می زند .. من برای دیدن شکوه تبسم تو قله های درد را خواهم پیمود … گامهایم نخواهد لغزید و شکستگی قلبم مانع رفتنم نخواهد بود .. زمین و زمان را از نامت معطر خواهم ساخت .… بیشتر »
ثانیه ها باری گزنده اند ، بر عمق درد جانکاه من ! و سرشار از نغمه غم … ساعتها مملو از پیغامی که ، رفتن را بیادت می آورند . پرم از حس کندن … پرم از حس رفتن … پرم از حس پرواز به اوج لطافت … #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت، بداهه نوشت . بیشتر »
دوباره صاحب پلکها اجازه داد به صبح باز شود ، و باز ببیند شکوه تنفس صبح دوباره دیدن دریا و نور و باران را . طلوع سبز سحر و شوق صحرا را . عبور برف از سر زمستان را . و ذوق تابستان که بقچه در دست است و کودکانه منتظر است که برف آب شود دوباره زمستان ، پاییز و… بیشتر »
شکسته ترینم کردی، تا من شکسته بهتر بخوانمت! سودای شکستن و شکسته شدن دارم هر آن به شوق خواندن صادقانه ات . من عاشق بیت توام و شوق زیستن آنی در بیتت را دارم. من محو کمال لا یدرک توام … #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت فاطمیه نوشت ، بداهه نوشت . بیشتر »
حیات با تو معنا می یابد که ، روح حیات و جاودانگی هستی. متصل به خدا و اشرف مخلوقاتی و آدم دستور سجده بر خاک پای تو را داشت که تو در بالاترین مراتب عبودبت بودی و توحیدت ناب بود . ما فروماندگان عالم سفلی را چه به درک نام تو . تمام وجود من مرداب نشین این… بیشتر »
درد مقدس است که ، اگر بزرگت نکند کوچکت نمی کند . رشدت می دهد سیلانت می دهد ، شوری زنده در جانت می اندازد ، بردت را نهائی می کند .. با درد بزرگ شو ! درد را بشناس .. دردها نمی گذارند منفعل شوی ! در جریان زندگی زنده ترت می کنند … قبول کن نه هر دردی… بیشتر »
در غیبت نعمانی از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود : وقتی قائم عجل الله تعالی فرجه خروج کند، کسانی که خود را از اهل دین می دانستند از دین خارج شده و در زمره بت پرستان ( خورشید وماه پرستان ) داخل می شوند. #منبع :علائم آخرالزمان پیرامون ایران… بیشتر »
عیسی بن عبدالله از پدرانش نقل کرده گوید: امام علی علیه السلام فرمود: همانا من به تورات از خود پیروان تورات و به انجیل از پیروان انجیل داناترم. #دیده شده در: بصائرالدرجات ، ح۵۱۷،ص۵۰۰. بیشتر »
حسن بن راشد گوید : امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه شریفه : « آیا ما سینه تو را گشاده نساختیم » فرمود : یعنی به ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام #دیده شده در : بصائرالدرجات ، محمد بن حسن صفار قمی ، ترجمه علیرضا زکی زاده، ج ۱ ، جزء دوم ، ح ۳۰۰، ص… بیشتر »
نسیمی در حال گذر حالم پرسید. جوابی ندادم ! برگشت و به راهش ادامه داد . نسیم حال و روز خوبی دارد و از شیدایی دل زار من بی خبر است . می رود و می رود و دستش به نوازش باران می رسد و اما دل بیچاره من سرتا پا سوخته و زمینگیر این حوالی است. دل کندن دارد نای… بیشتر »
شور شیدایی دارم. ولی خسته و ناتوانم با این دو حس متناقض چه کند دل ؟! سیری کرده که سیر گشته از دنیای حقیری که، ساخته اند بعضی که در آن نه به اوج می توان رسید و نه آرزوی رسیدن به اوج می شود کرد. سیر از دنیایی که چشم بر مخلوق بودنمان بسته ایم دل تنگ دنیایی… بیشتر »
دارد دل دق می کند دارد می سوزد جانم مشتعل است آرامش کن ارباب ! دارد می سوزد از غربت آقای مدینه ! از سلامهای بی جوابش ! فداک یا امیرالمومنین سلام ، به تمام سلامهای زیبایی که با صوت الهی ات کردی و خفاشان کور نفهمیدند و لایق تحیت دادن به محضر شریفت نبودند… بیشتر »
بارانی تر از همیشه ام ! و شوق رعد و برق دارم. درونم ملتهب و طوفانی است. به باران بسنده کرده ام و به نیمچه غرش کودکانه ام دلخوش ، منتظر پس از بارانم . باران دلم که آرام شود یا طوفان بلندخواهد شد یا رنگین کمانی از طراوت محبت .. #تولیدی_دست_نوشت تسنیم… بیشتر »
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند : «من احب فاطمة ابنتی فهو فی الجنة معی ومن ابغضها فهو فی النار هر کس فاطمه علیها السلام دخترم را دوست بدارد، در بهشت با من است، و هر کس با او دشمنی ورزد، در آتش [دوزخ] است .» امام باقر علیه السلام می… بیشتر »
خبر؟! دیگر از این بالاتر که مادرمان رفت ! دیگر در عالم بالاتر از این غم نیست تا درهم بشکندمان. ما برای تمام ثانیه های نیامده شکستیم و مردیم … #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت، گریه نوشت، بداهه نوشت. بیشتر »
دارد نزدیک تر می شود.. تصویر مبهم کوچه. تصویری که شاید بیتابی دل مسبب دوریش بود چگونه تاب آورد دل سوخته محب سوختن محبوب را ؟! دارد می رسد شبهای بی زهرایی علی و هزار تکه شدن قلب علی از پرواز سرخ محبوبه مجروحش ! به چه جرمی فاطمه را کشتند ؟! چشمهایم مجروح… بیشتر »
دلتنگی ها شدت گرفته است! آنقدر آدم نشدیم که شمع جمع شویم ووصل محقق شود. چشممان به جاده مانده است، و از انتظار می گوییم و حتی نکرده ایم، جاده را آماده کنیم . انتظار ما را چه سود ! وقتی برای آمدنت کاری نکرده ایم؟! اما علاج عطش آبی زلال است دل ما عطش فضای… بیشتر »
از رفتن نگو که ما را تاب تنفس در هوای بدون نگاهت نیست، از پرواز سخن مگو ما زمینگیر مرداب نفسیم . و دستمان که هیچ ، نگاهمان هم یارای خیره گشتن به مسیر پروازت را ندارد . شوق نوازش دستهای تو را داریم و مشتاق عطر چادرت مادر ! گمگشده وجب به وجب زمین پی… بیشتر »
سوال؟! سفارش آخرین پیامبر الهی به چه بود؟! آیا به آخرین سفارش آخرین پیامبر عمل شد؟! خانه ای که آخرین پیامبر روزی سه مرتبه بر آن وارد و تحیت و سلام خدا را بر اهل خانه می گفتند کدام خانه بود ؟! سر آن خانه و اهلش چه آمد ؟! مزار یگانه دختر آخرین پیامبر… بیشتر »
روزهای دلتنگی ولی خدا نزدیک است ! و شبهای بیقراری اش ، اشکهای ندیده و بغض های فرو خورده اش … ولی شیعه که باشی صدای شکستن قلب امامت را می شنوی گرچه از پشت هزار و اندی سال ، صدای شکستن پهلوی مادر را و تصویر گلی که با هجمه ای در کوچه ای غریب پرپر… بیشتر »
ندادنهایت نشانی گشته اند ، از اشتیاق دادنت . پلکهایم سنگین زمین گشته اند و یارای بیداریم نیست . خستگی را مزمزه می کنم تلخ است ! پی تنفسی پاکم در فضای طاهر ذکرت شوق سوختن دارم تا پر و بالی برایم نماند نه پر بل استخوانی نماند ، حتی خاکستری از جانم ،… بیشتر »
تصویری شکسته از خود در آب می بینم و تصویر سکوتی مبهم در چهره باد ! شاید او نیز چون من قصد کوچ دارد ! من مقصد سفر غریبانه ام خانه دوست و مقصد او شاید مقصد من باشد . من می دانم دشت و باران و گلهای این حوالی با من هم مقصدند تا جنت. ولی از باد و رعد و… بیشتر »
حضرت مادر ، حضرت نور حضرت عشق !گرچه مزاری نباشد ، برای دلم تا عقده دل بگشایم. به نام مقدس صاحب الزمان قسم که ، هر گاه اسم مقدسش را آورده ام اشک آبرویم را خریده است ، در قلبم تا ثانیه آخر حیات شمعی از محبت روشن خواهدبود به اذن خودتان و شعله ورتر خواهد… بیشتر »
* روضه گاه مجازی تسنیم * … همه دعوتید به روضه به اشک به بغض ! با خود اشک بیاورید و سوز ! سوزی ریشه سوز … … از این ثانیه تا آخر دهه دوم برای حضرت مادر خواهم نوشت و حقیقت محبت و مکنوناتم را گرچه در عالم مجازی فریاد خواهم کرد . بغض… بیشتر »
طنین صدای سکوت ، فضای پر همهمه روحم را درگیر آرامشی غریب ساخته است . شبیه ترین گشته ام به عطر گلی در دشت اقاقی که ثانیه ای می آید و می رود و خاطره ای زیبا می سازد. بارم بر دوش دلم و غمهایم بر غربت خودم تکیه کرده اند . پرم از غربت بی نظیر .… بیشتر »
الهی ! سرتاپای عبد حقیرت آمیخته با تجری است و خوف این تجری از تمام معاصی ریز و درشتش بیشتر است. خوف دیدار تو را دارم با این چهره ناپسند که من ساختمش ، اما آنچه تو به من دادی این نبود ! مرا روحی از جنس نور دادی و فطرتی از جنس باران . و من همه را در آینه… بیشتر »
طوفانهایی چند بر دل گذشت سکوتی سخت کرده است . می ترسم از این سکوت طوفانی ! برکه ای از دلشکستگی در این طوفان پا گرفته است آبی زلال و غمگین دارد … تصویری از شاخه های شکسته بر آب افتاده است. #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت ، قطعه نوشت ، دل نوشت. بیشتر »
شهید آرمانی است که نمی میرد ! و شوق شهادت خواب غفلت را بر چشم عاشقان شهادت می بندد . آنها که پرچم عزت را بر دل زمین کوبیدند و رفتند تا از رزق لا یدرک الهی ارتزاق کنند کار خود تمام کردند و ما ماندگان مرداب عالم سفلی اگر میل رزق لا یوصف و جنت رضایت الله… بیشتر »
همچو صبحم یک نفس باقیست با دیدار تو ؛ تا شب نیامده قطع صبرم کند رویایم را محقق کن . #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت ، صبح نوشت ، کوتاه نوشت. بیشتر »
از دست غیبت تو شکایت نمی کنم تا نیست غیبتی نبود لذت حضور …. واژه مقابل هر واژه ای و معنای مخالف هر معنا بهترین معرف آن واژه و معناست . حدیث امیرالمومنین علیه السلام که ، سه چیز است تا از دست ندهی قیمت آنها را ندانی سلامتی و جوانی و امنیت . یعنی… بیشتر »
زیر باران غمی ندارم ! تو هم خدای بارانی و هم من برگها را ، باران را و مرا خدای بزرگ واحدی آفریده. … همه و همه خدای زیبای واحدی داریم که می بیندمان پس ؛ نگران چه باشیم. #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت شب نوشت . بیشتر »
گزینه های ما قلبهای ماست جمع کنید گزبنه های پوشالی تان را … ما آزمون پس داده ایم و راست قامتان تاریخیم . #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت بیشتر »
فضیل گوید : امام باقر علیه السلام فرمود : آن علمی که با حضرت آدم فرود آمد ، بالا نرفت و علم به ارث گذاشته میشود . و علی علیه السلام عالم این امت است. و هیچ عالمی از ما نمی رود مگر اینکه ، دیگری جانشین او میشود . کسی که علم او را دارد یا آنقدر که خدا… بیشتر »
سحر را باید سحرگاه مزمزه کنی ظهر زمان درک سحر نیست . و شب را شبانگاه باید بفهمی صبح وقت فهمیدن شب نیست . #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت . بیشتر »
بعضی دوست دارند گرگ شوند. من باران دیدم گرگ نشدم ! باران جاریم کرد. باران واژه ای مفهومی ، از محبت خداست. و من مخلوق دست خالق محبت. خداوند مرا به سمت محبت فراخوانده است پس ؛ قطره ای زلال در دل چشمه شدم … #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت ، دل نوشت ،… بیشتر »
زخمی دست نسیم دیشبم ! و داغ نشان مهربانی لاله ! بنگر حد لطافت شکستگی مرا و آستانه بافت فرسوده دل مرا . من طوفان دیده ام. و از زیر آوار درآمده ، و پیاده تمام دشت را دویده ام. اینجا آب مرا می خواند ! زخم قدم هایم را شوق آب برد و حرارت دویدنم و خشکه… بیشتر »
باران سختی گرفت … طوفان خودش را رساند … ویرانه هایی ماند … و من حیرت زده ای که کاشانه اش را باد برد … #تولیدی_دست_نوشت … تسنیم نوشت ، با بغض نوشت ، شب نوشت . بیشتر »
جمعه نوشت۲ : دل اگر دل باشد صاحبش را گم نمی کند. گو اینکه حال ما حال طفلی باشد که دست از ردای پدر رها کرده و در بازار پریشان دنیا گم رفته باشد و نالان گمان کند پدر گمشده است حال آنکه طفل گمشده در بازار آشفته دنیاست . دنیای خرد طفل و نگرانی کلان پدر… بیشتر »
گردبادی تند بر جان لطیف قاصدک و کنده شدن از زمین و خیزی ناخواسته به سمت رفتن … قلمی : تسنیم نوشت ، شب نوشت ، دل نوشت کوتاه نوشت … بیشتر »
میلاد عقیله بنی هاشم پیامبر قیام عاشورا بر قلوب صابرین تهنیت باد.. بیشتر »
بریده اسلمی گوید : رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود : یا علی ! خداوند تو را با من در هفت محل شاهد و ناظر قرار داد ، تا محل دوم را ذکر کرد فرمود : جبرئیل مرا به آسمان برد ، گفت برادرت کجاست ؟ گفتم : او را پشت سر گذاشتم . گفت : از خدا بخواه او… بیشتر »
ابو بصیر گوید : به امام صادق علیه السلام عرض کردم : آیا محمد صلی الله علیه و آله و سلم ملکوت آسمانها و زمین را مانند حضرت ابراهیم علیه السلام دیده است ؟ فرمود : آری ، من هم دیده ام. … دیده شده در : بصائرالدرجات ، ح۴۲۴ ، ص۴۰۹ . بیشتر »
سلمان فارسی گوید : امیرالمومنین علیه السلام در تفسیر آیه : « بگو خدا و کسی که علم کتاب نزد اوست برای گواهی میان من و شما کافی است » فرمود : منم آن کسی که نزد او علم تمام کتاب ( قرآن ) است به تحقیق خداوند آن را تصدیق فرموده و در سفارش خویش وسیله را… بیشتر »
ماهیت این قطعات با نثرهای ادبی و قطعاتی که جدا در دفتری نگاشته شدهمتفاوت است .. … نگاشته های الواح حاصل شکستنها و نگاشته های حاشیه کتابها حاصل دلتنگی پرنده ای در قفس دیوار هاست. … نزدیک ترش سطح ۲ که بودیم کتابهایبچه ها از دست نوشته جات من… بیشتر »
* الغیب جهد ادعا جز ؛ غیبت کردن ، تلاش ناتوان است. * … ح ۴۶۱. * الدنیا خلقت لغیرها و لم تخلق نفسها : دنیا برای رسیدن به آخرت آفریده شد ، نه برای رسیدن به خود .* …ح ۴۶۳. * شر الاخوان من تکلف له : بدترین دوست آن که برای او به رنج و زحمت… بیشتر »
احمد بن اسحاق از حسن بن عباس بن جریش از امام صادق علیه السلام نقل می کند که امام فرمود : به خدا سوگند ! همانا ارواح ما و ارواح پیامبران هر شب جمعه به عرش برآیند و جز این نباشد که با توده ای از علم بر می گردم. … دیده شده در : بصائرالدرجات،… بیشتر »
ابو مریم گوید: امام باقر علیه السلام به من فرمود: نزد ما جامعه است و آن هفتاد ذراع است که در آن همه چیز وجود دارد حتی جریمه خراش ، املاء رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و خط علی علیه السلام و نزد ما جفر است که پوستی از بازار عکاظ است آن چنان… بیشتر »
9:۳4 دقیقه 12 بهمن… ولی روح این روز آزادگی در هر روز و هر ثانیه جاری است. پدر به مام وطن بازگشت و مشروعیت بخشید به ، ما و آرمانها و خاک و نام مان. ایران صاحب شناسنامه شد ! یک شناسنامه برای ایران کافی است! شناسنامه ایران امام است که ، به… بیشتر »
شبی عجیب و نورانی … شبی که سحرش دیدار یار بود. همه در اضطراب و نا آرامی … و تنها قلبی که ساکن اطمینان الهی بود روح الله. … که قلبش موید الطاف الهی بود و عیسی وار مبشر عنایات و برکات الهی بود. داشت می آمد جانی که گنج تمام بود.… بیشتر »
دیر زمانی است باران به دیدارم نیامده گله دارم و از نسیم خواسته ام نجوای غریبانه ام را به گوش باران برساند. نسیم حوصله ای عجیب دارد و اهل گشت و گذار . … حالا کجا باران را ببیند و پیغام برساند خدا عالم است . … کنار همین چشمه کوچک دل می… بیشتر »
دیر زمانی است باران به دیدارم نیامده گله دارم و از نسیم خواسته ام نجوای غریبانه ام را به گوش باران برساند. نسیم حوصله ای عجیب دارد و اهل گشت و گذار . … حالا کجا باران را ببیند و پیغام برساند خدا عالم است . … کنار همین چشمه کوچک دل می… بیشتر »
باید اهل جایی باشی تا اهلیت داشته باشی در آن جا حاضر شوی . باید اهل دنیا باشی تا اهلیت حضور در زمان و مکان زمینی پیدا کنی. … اما من و دلم اهل زمین نیستیم. من و دلم و تو و باران! … ما خواهیم رفت به جایی که از آن آمده ایم. ما متعلقیم به دیار… بیشتر »
حسین بن علا گوید : امام صادق علیه السلام به من فرمود : ای حسین! خانه های ما محل هبوط ملائکه و جایگاه وحی است و با دست مبارک خود بر چند پشتی زد. فرمود : حسین! این ها پشتی هایی است که بسیار اتفاق افتاد ملائک بر آن ها تکیه کرده اند و بسیار شده که نرمه پر… بیشتر »
حدثنا محمد بن احمد ، عن یعقوب بن یزید عن الحسن بن محبوب ، عن محمد بن الفضیل، عن ابی الحسن علیه السلام : فی قول الله عزوجل * یوفون بالنذر * قال : یوفون بالنذر الذی اخذ علیهم المیثاق من ولایتنا. محمد بن فضیل گوید : امام رضا علیه السلام در تفسیر آیه… بیشتر »
طعمها دیگر طعمی ندارند. و رنگها رنگ و لعابی! … نه در دل حرارتی و نه در سر شوری! رنگ باخته ایم همه و منتظر رنگ توایم. … رنگی که رنگ نیست ، حقیقت است . رنگی که بوی خدا می دهد … … رنگی که موید به مهر خداست. رنگی به جاودانگی حیات.… بیشتر »
* در شهر خبری از ادراک درد نیست. پس اینجا در کویر تفتیده جان خواهم نوشتگرچه بیننده ای بینای نوشتنم نباشد، همچنان که تا بحال نبوده پس این سپاس نعمت اوست که اگر نعمتی داده باید ابراز نمود. *** ابراز می کنم نعمت ودیعه ای تو را نعمت نگاشتن ،نعمت ادراک و… بیشتر »
#جمعه نوشت۱ : همه اش کارمان شده است ؛ دیدن ، شنیدن… پس کی به اصل می رسیم؟! اصل آمدن توست … اصل خواستن آمدن توست … اصل تشنگی و عطش ماست … امام آب حیات است و ما حیات گم کرده ایم! تو بارانی از رحمت سرشار خدایی ، و ما کویر زده های… بیشتر »
محبتت عین الحیاه است ، روح واژگان قدسی و باران زلال حقیقت … از اخطب خوارزمى از ابن مسعود روايت شده پیامبر خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمود: كه فرشته اى به سوى من آمد و گفت: اى محمّد بپرس پيامبرانى را كه پيش از تو برانگيخته شدند به چه چيز مبعوث… بیشتر »
... در طلیعه خطبه ۴ امیر بیان به امامان هدایتگر اشاره میفرمایند. یعنی بواسطه آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم در تاریکی های جهل و نادانی هدایت شدید. یعنی به چراغ وجود ایشان به نور هدایت شدید. از عیسی بن داود نجار از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام… بیشتر »
* زاهد و عابد و عارف * مسئله این است ؛ ما از این سه دسته چه سهمی داریم ؟ ... آنکه از تنعم دنیا رو گردانده است زاهد نام دارد . آنکه بر انجام عبادات از قبیل نماز و روزه و غیره مواظبت دارد عابد خوانده می شود. و آنکه ضمیر خود را از توجه به غیر حق باز داشته… بیشتر »
چه فرقی بین دنیای مجازی و واقعی وجود داره؟ لزوم عفاف به حیثی که در تمامی افعال و اعمال ما مشهود باشد از چه نشات می گیرد؟ برای رسیدن به این منظور چه باید کرد؟ چه بزنگاههایی رو باید رعایت نمود؟ ... اولا باید دانست ؛ به نظرحقیرتفاوتی در فضای واقعی و… بیشتر »
کلام امیر بیان ؛ * القلب مصحف البصر فرمود : قلب کتاب چشم است . * ... * المسئول حر حتی یعد و فرمود : کسی که چیزی از او خواسته اند تا وعده نداده آزاد است . * ... * الاستغناء عن العذر اعز من الصدق به. بی نیازی از عذرخواهی ، گرامی تر از عذر راستین است. *… بیشتر »
چند روز پیش امتحان داشتم. نتونسته بودم خوب بخونم. مراقبی به جای استاد بالا سر کلاس بود تا استاد خودشو برسونه. ... دقایقی گذشت مراقب کلاسو ترک کرد. کلاس بدون مراقب !!! صدای مکالمه بچه ها و رد و بدل کردن تقلب شروع شد. ده دقیقه ای که گذشت مراقب… بیشتر »
سهراب از لطافت گل می گفت و از پشت دریا یعنی شهر پشت دریا را هم دیده بود ... اما آنچه من دیدم ندید ... من بهشتی دیدم میان جهنمی . بهشتی که خدا برای قلب کودکی ام برپا کرد. در میان جهنمی که دنیا برایم ساخت. بهشت دیدن زیباییهاست. اگر قدرت دیدنش باشد… بیشتر »
پر از سکوتها و تلاطمها پر از سوخته ها ساخته ها ! پر از خالیها، و خالی تر از پرها! پر از نجواها، پر از فریادها. آتش در دست می دویدید و فریاد می زدید. شولایی از عشق بر تن و کمانی از بصیرت بر دوش! برادران دیروزم ؛ پدران امروزم. قهرمانان دیروز و… بیشتر »
مهم نیست مخاطب کلا مم چند نفر باشه فقط می دونم باید بگم اون چه روزها و هفته هاست دارم بهش فکر می کنم و زجرم میده. شنیدیم می گن به اینا نباید کمک کرد نباید پرورش این روشو کرد ... نباید و نباید و نباید... اما من هی گوش دادم کسی بگه باید چه کرد؟ باید… بیشتر »
#دل_نوشته_تولیدی یاد خانه باغ مادر بزرگ بخیر در انبوه گل و گیاه خودرو و درختان افراشته اش خودم را گم می کردم و با طبیعتش عجین می شدم. هم رنگ سوسن های دم ایوان و فواره حوض بی انتهای باغ های معنا. هنوز هم پرم از عرفان برگهای انار گوشه باغ. و جاده خاکی… بیشتر »
برایم همین که سطوری چند سیاه کنم و از شطحیاتم به وجد آیم کافی نیست برایم همینقدر که عالم مجازی را تسخیر قلمم کنم کافی نیست! که این سرسرای مجاز با قلم صد منی آباد نخواهد شد تا هنگامی که قلبها به نور ایمان الهی روشن شود و تهذیب جان شود. به دنبال دیده… بیشتر »
#شهید_بهنام_میرزاخانی یکی دو ماه قبل بودکه برای ضبط تیتراژ یکی از برنامه های تلویزیونی، به دنبال لباس آتش نشانی بودیم و به خاطر گرانقیمت بودن آن کسی حاضر به امانت دادن آن نمی شد. بالاخره از طریق یکی از دوستان، آتش نشانی به من معرفی شد و در ایستگاه آتش… بیشتر »
در حیرتم از مرام انسان ما که اهالی این سرزمین نیستیم ما اهل زمین نه، ما؛ ما اهل آسمانیم. و اینجا سکنی داده شده ایم به هبوط. و روزی بر می گردیم به کاشانه و موطن پس چرا آسمانی رفتار نمی کنیم چرا خوی آسمانی نداریم؟! روزی به موطن اصلیمان برمی گردیم و… بیشتر »