نجوای نعلین
نسیم دم گوشم زمزمه ای غریب دارد .
می خواندم به رفتن ..
دلش قرص است و مسیر را می شناسد !
و من راه نرفته را به شوق کلام او می روم .
رفتن حسی لطیف در دالان ذهنم زنده می کند،
و دلتنگی ملموسی با اینکه هنوز نرفته ام.
اما حرف رفتن درد جانکاهی از
دلتنگی خاک برایم باز می کند.
کوله باری که سالهاست مهیای رفتن است !
و نعلینی که نجوایی شیرین دارد برای رهیدن .
من مسافرم یا امروز یا فردا و
یا روزی شبیه امروز یا فردا .
#تولیدی_دست_نوشت
تسنیم نوشت ، بداهه نوشت،
جمعه نوشت، نثر نوشت .