#نذر_شده
« اتاق معطر »
به نقل از کتاب چهره درخشان حضرت ماه علیه السلام :
به نقل از آقای وحید لطفی که برای نویسنده در تاریخ 74/8/2 چنین نقل نمود که : پدربزرگ امّی بنده در ایام جوانی قصد کرد برای تحصیل علم و استفاده از درس حضرات آیات عظام از مشهد مقدس به نجف اشرف برود . در مسیر حرکت وارد کربلا شد و در مسافرخانه ای اسکان یافت . مادربزرگم در طول مدت اقامت در کربلای معلی با فرزندان که مادر و خاله و دایی من هستند به بیماری سخت حصبه که ان زمان شیوع داشت مبتلا شدند و هر روز حالشان بدتر و بدتر شد . تا اینکه روزی مادر بزرگم متوسل به ساحت قمر منیر بنی هاشم علیه السلام شده و نذر کرد که اگر حال خودش و بچه ها خوب شد بازوبند طلایش را تقدیم آستان مقدس حضرت کرده و داخل ضریح مطهر بیندازد . در پی این نذر ، همان روز در مسافرخانه خواب دید که در اتاق باز شد و جود مبارک و منور حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام با قامتی بلند و رسا وارد اتاق شد ، در حالیکه دو دست مبارکش از بازو قطع بود . در عالم خواب مادربزرگم گریه کرده و از آن آقا پرسید که چرا شما دست در بدن ندارید ؟
حضرت خودشان را معرفی کرده و فرمودند : من ابوالفضل العباس هستم .
مادربزرگم شفای خود و بچه هایش را از آقا خواسته و حضرت هم در همان خواب ، دو بازوی مبارکشان را بر روی صورت او کشیده و فرموده بود : بازوبندی که نذر ما کردی به خدّام حرم نده و خودت آن را داخل ضریح بینداز !
مادربزرگم در عالم خواب هم چنان از شوق دیدار آقا ابوالفضل العباس گریه میکرد که در همین اثنا پدربزرگم وارد شده و دیده بود اتاق بشدت معطر است و همسرش در خواب در حال گریه !
او را از خواب بیدار کرده بود و علت گریه اش را پرسیده بود و مادربزرگم جریان خوابش را تعریف کرده بود و به زودی متوجه شدند که حال همگی خوب شده و از آن بیماری سخت نجات یافته اند و اثری از کسالت در آنها نیست و به برکت عنایت حضرت عباس علیه السلام حال همگی آنها بهبود کامل یافته است .
مادربزرگم نذرش را ادا کرد و چون در مرتبه اول موفق نشده بود بازوبند را به داخل ضریح بیندازد تردید کرده بود که آیا حتما باید ان را به داخل ضریح بیندازد یا میتواند به خدّام بدهد که آنها این کار را انجام دهند ؟ ولی در بار دوم یاد خوابش افتاده و هم چنین به او میگویند بازوبند را داخل ضریح بیندازید که برای بار دوم موفق به ادای نذرش میشود …
من ابوالفضل العباس هستم !
مفید بود
التماس دعای خیر در این شب بزرگ
http://alzahra-goldasht.kowsarblog.ir