زمان و مکان همه مفاهیمی اند برای ما ، لیک برای خدا و اولیائش
زمان و مکان معنا ندارد اراده خدا تحت هر شرایطی اجرا می شود
….
روایت پنجم ؛
حدثنا احمد بن محمد ، عن علی بن الحکم ، عن عمیر بن یزید قال :
کنت عند ابی الحسن علیه السلام فذکر محمد فقال : انی جعلت
علی ان لا یظلنی و ایاه سقف بیت . فقلت فی نفسی : هذا یامر
بالبر و الصله و یقول هذا لعمه ، قال : فنظر الی فقال : هذا من
البر و الصله انه متی یاتینی و یدخل علی فیقول : و یصدقه
الناس و اذا لم یدخل علی لم یقبل قوله اذا قال .
عمیر بن یزید گوید : خدمت امام رضا علیه السلام بودم که
از محمد ابن جعفر ( عموی حضرت ) سخن به میان آورد و
فرمود : من با خود عهد کرده ام که در زیر یک سقف با وی جلوس
نکنم . راوی گوید : من با خود گفتم این شخص ما را به نیکی کردن
به ارحام امر می کند و خود با عمویش چنین رفتاری دارد . در این هنگام
امام علیه السلام به من نگریست و فرمود : این قطع ارتباط خود صله
ارحام است ، محمد هرگاه نزد من بیاید مردم او را تصدیق خواهند کرد
و هرگاه نزد من نیاید و من نزد او نروم مردم گفته های او را نخواهند پذیرفت .
________
توضیح :
برای بعضی سوال بوجود آمده بود علی رغم اینکه
حدیث گویاست و من خواستم ازشون تدبر کنن
باز منظور امامو نفهمیده بودن ..
حدیث روشنه شخص نامبرده اگر به بیت امام رفت و آمد داشت همین
امر دایر بر تایید شخص از ناحیه امام بود
در حالیکه در عدم ارتباط این تایید صورت نمی گرفت
…
سلام دوست عزیز
هر دو مطلب جدید زیبا بود.
این مطلب، مطلب جدیدی بود.
موفق باشید
فقط یک نکته:
قبلا این حدیث را ندیده ام نمی توانم قضاوت کنم شما که منبع اصلی را مشاهده نموده اید یک بار دیگر متن را بخوانید فکر کنم یکی از فعل ها باید معکوس شود تا مفهوم درست تری داشته باشد.
با تشکر
در پناه حق
نظر را ویرایش کنید.