روضه که تشریفات نمی خواهد دل باید بشکند آنجاست که محشر بپا شود …
دلت گر شود حسینیه تمام است
دارم به ساعاتی می اندیشم، به صفحات مقتل
به امامم در نبرد با حرامیان یک تنه با لب تشنه ..
سپس به جناح راست دشمن حمله کرد و فرمود:
مرگ بهتر از ننگ است و ننگ بهتر از ورود به دوزخ است .
سپس به جناح چپ دشمن تاخت و فرمود: منم حسین بن علی .
از خاندان پدرم حمایت می کنم .سوگند خورده ام که تسلیم نشوم
و برای دین پیامبر جان می دهم . و هم چنان می جنگید تا 1950
نفر را بجز زخمیان به هلاکت رساند .
عمر سعد ملعون به گروه خود گفت : وای بر شما! می دانید با
چه کسی می جنگید؟ او، فرزند کشنده عرب است. از هر
سو بر او حمله کنید . 180 نفر نیزه دار و 4000 نفر تیرانداز
به طرف حضرت حمله کردند.
غم.نوشت: فدای غربت آن ساعات که در گودال قتلگاه صورت بر
خاک گذاشته و در حالی که تشنه بودی با خدایت راز و نیاز می کردی.
بمیرم برای تنهاییت آقا.فدای مرام علی کهبا مجروح نمی جنگیدی و
امانش میدادی اما مجروحی در قتلگاه یک تنه سینه سپر اسلام کرد و
هزاران حرامی خون پاکش را ریختند .