دوست دارم...
#نذر_شده
دوست دارم داد دل از چرخ بازیگر بگیرم … گر در این عالم نشد در عالم دیگر بگیرم
دوست دارم نام من باب الحوائج باشد اما … پنجه مشکل گشا آنگه من از داور بگیرم
دوست دارم دستم از پیکر جدا گردد خدایا … تا که همچون جعفر طیار بال و پر بگیرم
دوست دارم آنقدر لب تشنه باشم تا بمیرم … تا مگر آب حیات از ساقی کوثر بگیرم
دوست دارم جان نثار مکتب توحید باشم … تا مدال افتخار از دست پیغمبر بگیرم
دوست دارم تا قیامت از سکینه رخ بپوشم … دوست دارم در بغل قنداقه اصغر بگیرم
دوست دارم تیر آید چشم من در خون نشاند … تا مدال افتخار از بانوی محشر بگیرم
دوست دارم چون تنم پامال سم اسب گردد … بر سرم زهرا بیاید زندگی از سر بگیرم …
« سلام بر آن اعضای تکه تکه شده و چشمان خون آلود و فرق شکافته و دستان بریده … »