بغض بنفشه
این روزها بیشتر یاد کودکیم می کنم
جز کودکی یادم نمی آید ..
که صبح صدای پایی برای بیداریم کافی بود
چرا که بهانه می جستم برای جست و خیز
و گردش کودکی سیری که در بزرگی شنیدیم
در کودکی عملی کردیم ..
در کودکی ام مانوس بودم با صدای
گریه چکاوک و بغض بنفشه ،
آشنا بودم با قهر اقاقی و سکوت غمگین پروانه
همه را می دیدم و همصحبتشان بودم…
این روزها که ماه تولدم را پشت سر می گذرانم
در دوازدهمین ماه سال آمده ام لاجرم ،
روزی در ثانیه ای خواهم رفت
اما می خواهم که رفتنم چون آمدنم باشد
و چیزی اضافه ، اضافه اش این باشد وقتی ،
می آمدم نفهمیدم کجا می آیم ،
رفتنم بفهمم کجا میروم !!!
#تولیدی_دست_نوشت
تسنیم نوشت