جاده ها پیر گشته اند ! نفسها خسته و بی رمق … و من نای زندگی در خود نمی بینم .. روزگار آمدنت را مجسم می کنم . آرامشی می یابم از این تصویر سازی بکر ! رویای آمدنت قلب را جلا می دهد و امید را حیات. با این تصور ناب دستها پاک می شوند و چشمها زلال و… بیشتر »