…
بهانه تنفس های هر روزه ام محبت توست
عشق بارش نگاههای مهربان توست ..
مسیح عشق !
حضرت دم !
اذن ده به دمهای خفته ام تا در سایه
عشق بیکرانت نظم گیرد …
گواه مهربانی خدا در زمین
بیدارم کن به صبحی که به محضرت رسیده
و سلامت داده است .
بیدارم کن به سحری دلنشین که
تعظیمت کرده است و تحیتت گفته است .
ثانیه های زمستانی ام را به طلوع حضورت بهاری کن !
…
…
دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست
کس درهمه آفاق به دلتنگی من نیست
…
کامنت رفیقی از عالم مجازی سبب نوشتارم گشت
که قلم تاب رجعت دوباره نداشت پس کلامی کوتاه
از قلب رنجهای مکرر خواهد نوشت و بس !
دارد ماه تمام می رسد ماهی از بطن مفاهیم رخ خواهد نمود
و قلب در زنجیر زمینیمان را به تلاطم خواهد انداخت
و راهی معنا خواهد ساخت …
و در این مسیر پر شتاب ؛
هر قلب مهیاتر ، بار افزون خواهد یافت .
محبت اکسیر رفتن و شکستن غل و زنجیرها ..
در ماهی تمام قلب را باز کنیم به درخشش نور ..
و خالی از هر کید و مکر و حسد ..
از اهمال و ظلم از نفهمیدن و ماندن !
از نیافتن و تظاهر به یافتن !
از کدورت دنیاخواهی و هر آنچه دورمان سازد از خدا ..
باز کنیم رواق دل را به عشق ..
…
عاشق شو ارنه روزی کار جهان سر آید ..
لحظات و دقایق تحویل سال نو
غلبه ای داشت نسیمی از
سرزمین نام تو بر قلبم !
نامت در آسمان احساسم جولان میداد
و من تمام آن ثانیه های بکر را
در اندیشه رسیدن به نگاهی و خطی
و جشمی و رسمی از جانب تو بودم
من منکسر چشمان مست توام !
جانا ؛
به هر لسان و بیانی
و در هر سال و ماهی سلام های
عاشقانه دل بیقرار من تقدیم حضرتت
نمی خواهم چونان سال رفته باشم
در مسیر محبت تو !
می خواهم چونان دقایق سال نو باشم
در مسیر محبت تو !
قدری مرا ببین !
خستگی جان مرا ،
آشفتگی قلب مرا ..
و بی توانی و لرزش احساس
این روزهای غمگین مرا ..
می گویند بهار آمده است
پس چرا من بهاری نمی بینم !
بهار آمدن توست
دیدن توست …
بودن توست ..
کجایی بهار در بهار ؟
اینجا دلی برای دیدنت بیتاب است
خوب می دانی !
کدام دقیقه نو زمان آمدن توست ؟
…
…
مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا با اشاره به ضرورت
حفظ استقلال و تمامیت ارضی سوریه گفت:
ما به طور جدی خواستار استقلال و تمامیت ارضی سوریه هستیم.
جمهوری اسلامی ایران هم بایستی هزینههایی که در سوریه کرده است
را برگرداند و سوریها این آمادگی را دارند که از نفت، گاز و معادن
فسفات سوریه [این هزینهها را برگرداند]. تصور من این است که درست
است که ما هزینه کردیم اما ایران و روسیه برنده این صحنه هستند؛
روسها قرارداد ۴۹ ساله با سوریه بستند هم پایگاه نظامی گرفتند
و هم امتیاز اقتصادی و سیاسی. به نظرم ایران هم می تواند با دولت
سوریه قرارداد طولانی مدت سیاسی و اقتصادی داشته باشد
و هزینه هایی که کرده است بازگرداند و هم اکنون هم ایران
از معادن فسفات سوریه در حال صادرات است.
سخنی با شما :
روسیه اول امتیاز میگیره بعد سنجیده کار می کنه و
نیروی نظامی زیادی هم خرج نمی کنه
کار ما برعکسه ؟!
قطعا به حکم مسلمانی حضورمون قابل دفاعه
اما برای مام وطن جوابی داریم ؟!
شما برابرسوریه و .. احساس مسئولیت می کنید ،
برابر من جوان دهه شصت که بیست ساله درس می خونم
با سوی چراغ ، در زیر خط فقر !
با شهریه نداشته طلبگی حوزه خواهران !
با معدل الف دانشگاه !
بیکار و اما مصمم در فکر آرمانها و آرمانشهر مهدوی !
شما برای فردای قیامت در پل صراط برای من و امثال من جوابی دارید ؟!
اگر جوابی ندارید منم و شکایتی ناخوانده برابر شهودی
مخلص برابر امام و شهدا از تمام جناح بندیهایتان
از تمام افکار بیگانه از خط امام
از حدیث کلید و قفل و دلار و برجام !
از مجلسی که در عرض بیست دقیقه برجام امضا می کند
از اختلاس و بانکداری ربوی !
از حقوق های نجومی !
از ساعات عمرم در بیماری اجباری که وزیران هشتاد ساله
رقمش زده اند ، از جوابگویی مسئولانه مسئولان!!
از تبلیغ زندگی لاکچری بازیگرانتان !
و عمر محققانه من و امثال من و پایان نامه های خاک خورده !
و از دفاع پایان نامه هایی که مدافعانش ننوشته اند
اما نانش را سالهاست می خورند !
من شکایت خواهم برد نزد خدا
با معدل نوزده نیمسال آخر ارشد حقوق که برای
گرفتن وام ششصد هزار تومانی به دفتر استعدادهای
درخشان مراجعه کرده و در کمال ناباوری شنیده ام
که امضا ممتازی می خواهی چکار ؟!
وام رایانه می خواهی چکار ؟!
….
…
به والله شکایت خواهم کرد … …
…
منبع : تسنیم
…
ما مرتضوی ذات و فاطمی سرشتیم
ما همه گدایان خاتون بهشتیم ..
..
از دلم مخواهید جز از مظلومه این ایام
از کسی و چیزی بنگارد که او ،
نگار تمام علی است و مادر امامت …
در چنین روزهایی که برای قلب نازنین
آخرین یادگارش هنوز تمامی ندارد تا بیاید
و انتقام کشد از ظالمان و هر صبح تصویری از
مادر و خاطره تلخ در و دیوار !
و عصر نزدیک غروب تصویر تلخ راس بر نیزه ..
این دردها کمند برای تذلل قلبم برابر خاتون عالم !
آشفته ام از غفلت خودم و جهان اطرافم از
ریشه شجره طیبه ای که خدا دوستدار اوست !
از چیزی جز #حضرت_مادر نخواهم نوشت
دارد کم کم آماده رفتن می شود و شاه بیت
دعاهای خاصش :
اللهم اجعل وفاتی سریعا ..
دارد نزدیک می شود سوز نگاه جگرخراش علی
به دری نیم سوخته و فاطمه ای پشت در …
زانو بغل کردنها و گریه های بی جواب علی
لرز تن کودکان فاطمه !
خاطره تبسم آخر محسن در جان فاطمه
و یاری مادر و سر مستودع کلام مادر !
چه سخت می گذرد …
اللّٰهم عجِّل لولیک الفرج
…
 |
