…
تمام عالم دست کمند اگر ،
ندانند که تو باید دستگیری کنی !
دارد از راه می رسد شبی که ،
روزش پر از فهرست آرزوهای رنگارنگ ماست ..
و شب می آییم که دستهایمان را پر کنی !
می آییم آرزوهایمان را از دست پدرانمان بگیریم ..
… شبی در راه است که ،
نسیم اجابت بنوازد روحمان را .
که فرمود به گونه ای دعا کنید که
گویی بوی اجابتش را می شنوید ..
آرزوهایم را همه با هم چند میخری ؟!
و تو دستم را پر می کنی و می گویی :
آرزو خریدنی نیست !
آرزوهایت برای خودت ،
من امضاء می کنم.
و من خجل گفتگوی بی ادبانه ام
غرق ادب محبت تو می شوم ..
ابتدا اضطراب دارد دلم که چه بخواهم ..
یک شب است دیگر !!
بعد اما غرق آرامش می شوم وقتی می گویی :
تا حالا کی و چه وقت ،
خواسته ای و پاسخت نداده ام
اگر مصلحتت نبوده و نداده ام اما ،
جوابت داده ام !
تو کجا جسته ای مرا و نیافته ای ؟!
کجا پی ام گشته ای نبودم ؟!
تا کجا دنبالم آمده ای و پیدایم نکرده ای ؟!
این خودت بوده ای که چشمهایت را بسته ای
و با دنیا گرم بازی شده ای و مرا ندیده ای !!
حالا کداممان گله کنیم بهتر است ؟!
و من خجلتر از قبل سکوت کرده ام !!
آنجا که گفتی من خدای یک شب نیستم شکستم …
راست می گویی یعنی همیشه راست می گویی
و اصلا چه کسی از تو صادق تر ؟!!
تو خدای یک شب نیستی ،
خدای تمام شبها و روزها
من و ما و آرزوهایمان هستی !
با تو تمام شبها شب آرزو که نه شب اجابت است ..
« لیله الاجابه »
#تولیدی_دست_نوشت
تسنیم نوشت