طعم دیوانگی!
هنوز طعم خیار سر جالیز را به خاطر دارم!
طعم آفتاب سوختگی از بدو بدو کردنها در مزارع …
طعم هندوانه هایی که هنوز نرسیده می خوردیم !
طعم دیوانگی کنار چشمه ،
بردن صورتمان زیر آب و مکثی و
بعد خنکی نسیمی که خشک می کرد
رد آب روی گونه هامان !
پاهای خسته مان که بوته های خار
وسط جاده خاکی زخمیش کرده بود !
کودکانه های عمیقی داشتیم که عفیف بودند !
#تولیدی_دست_نوشت
تسنیم نوشت،بداهه نوشت.