…
چه بنویسم چه ننویسم تو آگاهی !
پس اگر می نویسم به خاطر
عنوانی است که مرا معرف است
من انسانم !
کاری ندارم علمای نحو و لغت
با هم در مورد این واژه به چه
توافقی رسیده اند ..
اما توافق من با اسمم این است
که همیشه سیل نسیان زده به
ریشه صبر و دینداری ام !
می نویسم تا بیاد داشته باشم
من در حذیذ کردارم هر چه هم
سعود کنم باز پای رفتنم لنگ می زند
و تو این را می دانی ..
می دانی که نجباء و عزیزانت را
محبوب قلبم کرده ای و جانم را
مطیع امرشان و قلبم را سلم امرشان
می بالم به این نعمت بی بدیلت ..
و یارای شکرگزاری ام نیست ..
ای ذات پاک و بی نیاز ..
ای صمدیتت منحصر در یگانگی ات ..
من معترفم به حقارتم ..
به حقارت آنچه غیر تو خواسته ام
اما چه کنم دارم اعتراف می کنم
نزد تو معترف نباشم نزد که معترف باشم
کسی تحمل نخواهد کرد ..
چرا که کس بزرگی تو را ندارد
قاضی دادگری که از قضا رزاقی
و لطف و انعام نیز بدست توست ..
روانه کدام بارگاه شوم که بی آنکه
شرمنده ام کند لطفم کند ..
بی منت بخششم کند ..
من بنده روسیاهت جز آستان تو
جایی را نمی شناسد که در
رواق محبتش معتکف شود
سکنی گزیند تا سکینه یابد ..
..
#تولیدی_مناجات_نوشت
تسنیم نوشت