…
نمی توانم با پای جسم و پای سر
نزدت بیایم و خاضعانه سپاست گویم
اما از دریچه تنگ این دنیای مجاز
تشکر حقیقی می کنم ..
شرمسارم برای تک تک نفس های
به شماره افتاده ات !
خجلم برای تنفس سختت ،
که تنفس خود را به سختی انداختی
تا ما نفس بکشیم ؛
آزاد و پاک !
ممنون سرداران بی نشان و پاک !
…
« قیمت و بهای امنیت را با مرگ
تدریجیشان میدهند و باز خدا را
شکر میکنند و میگویند
هزار بار دیگر نیاز باشد میرویم ! »
…
گرچه با کپسول اکسیژن مجابت کرده اند
مادرت میگفت دکترها جوابت کرده اند
مرگ تدریجی است این دردی
که داری میکشی
منتهی با قرصهای خواب،خوابت کرده اند
خواب می بینی که در
سردشتی و گیلان غرب
خواب میبینی که بر آتش،کبابت کرده اند
خواب میبینی می آید بوی ترش سیب کال
پس برای آزمایش ، انتخابت کرده اند
از شلمچه تا حلبچه،وسعت کابوس توست
خواب میبینی مورخ ها کتابت کرده اند
خواب میبینی که مسئولان بنیاد شهید
بر در دروازه های شهر،قابت کرده اند
ازخدا میخواستی محشورباشی باحسین
خواب میبینی دعایت را اجابت کرده اند
خواب می بینی کنارصحن بابایادگار
بمبها بر قریه زرده ، اصابت کرده اند
قصر شیرینی که از شیرینیت چیزی نماند
یا پلی هستی که چون سرپل،
خرابت کرده اند
خوشه خوشه بمبهای
خوشه ایرا چیده ای
باد خاکی! با کدامین آتش،آبت کرده اند
باکدامین آتش شمعی که در خود سوختی
قطره قطره در وجود خود مذابت کرده اند
میپری از خواب و میبینی شهید زنده ای
باچه معیاری،نمیدانم حسابت کرده اند!
…
تسنیم نوشت