حوالی بهشت
ذوق کودکانه ای دارم امروز امروز که ،
باز عبور تو را از بالای گندمزار دیدم.
بعد از آن سفر طولانی …
کوله ای از معرفت داشتی و بالی از جنس نور …
گریزپا بودی … حالا باز آمده ای !
سبزه ها را نوازش می کنی ..
دست بر سر اقاقیها می کشی !
سراغ شکوفه محمدی را می گیری !
باران را می جوئی!
این دشت دیگر چیزی کم ندارد !
زمانی که نبودی همه سراغت را می گرفتند
و دلتنگت بودند همه از نسیم می پرسیدند
و مهربانی های دلنوازش .
حالا دشت تو را دارد که می تکانی
غبار اطلسی را و گرد نشسته بر پیشانی نرگس را ..
من دارم نگاهت می کنم که با پیچ و تاب
از میان علفها می گذری و سر به سرشان می گذاری !
اینجا حوالی بهشت است پلاک محبت …
#تولیدی_دست_نوشت
تسنیم نوشت
بداهه نوشت ، نثر نوشت .