#نذر_شده
« حضرت عباس ِ مسلمان ها ! »
نقل از کتاب چهره درخشان حضرت ماه علیه السلام :
جناب آقای حاج ابالحسن شکری در تاریخ 18 صفر 1418 ه.ق از حاج رضا نظری کهکی نقل کرد که گفت : بین اراک و بروجرد گردنه ای وجود دارد که به نام گردنه زالیان معروف است . روزی دیدم یک تریلی 24 تن آهن بار کرده و در قسمت شیب جاده ، وسط راه ایستاده است . راننده هم که یک ارمنی بود و می شناختمش به وی گفتم چرا اینجا ایستاده ای ؟ از وسط جاده کنار برو . گفت از وسط جاده نمیروم چون حادثه ای برایم رخ داده ! از سرگردنه که سرازیر شدم پا روی ترمز گذاشتم اما دیدم ماشین ترمز ندارد . گفتم خدایا ماها که کسی را نداریم پیش تو واسطه قرار دهیم ولی این مسلمانها هرجاگیر میکنند حضرت عباس علیه السلام را صدا میزنند . با خود نذر کردم که اگر حضرت عباس ِ مسلمانها نجاتم دهد ، من هم مسلمان شوم . ناگهان دیدم که ماشین ایستاد ! چه شد ؟ نمیدانم ! ولی دیدم شیلنگ باد خالی کرده است .ماشین یک دفعه جیک جیک اش بلند شد و توقف کرد … من ماشین را از جای آن تکان نمیدهم ، زیرا اول میخواهم بروم بروجرد مسلمان شوم ، بعد بیایم ماشین را حرکت داده و بروم .
شخص ارمنی به بروجرد رفت و شیعه شد و سپس آمد و ماشین را حرکت داد و برد .
« سلام ای پناه و ملجأ تمام درماندگان … سلام مهتاب شبهای کربلا … سلام تمام ِ زیبایی … »
حضرت عباس مسلمانها