…??
دارم فکر می کنم چرا اینجا پابند شدم ؟!
من که از سال 85 وبلاگ داشتم
و می نوشتم .
دست به قلمم بد نیست یعنی اینطوری
بگم هیچ وقت خدا لنگ نوشتن نموندم
اگه این همه نثر و قطعه و شعر سپید و ..
رو چاپ نکردم یا اصلا به صرافتش نیفتادم
چون شهرمو خوب می شناسم البته این از
باب گفتن جزء باشه و اراده کل شهر که
مخلوق خداست و دوست داشتنی غرض
فضای فرهنگی شهره !
عجبا تو دوره تحصیل ساعات انشاء حال
همه گرفته بود الا من !
تند نویس بودم و خلاق !
اهل طبیعت و استماع نجوای گل سرخ !
تو کلاس که داشتیم دیکته می نوشتیم من
زود تموم می کردم و بعد با ذوق
کودکانه ای منتظر میشدم بقیه بهم برسن
معلممون دوباره تکرار می کرد دور دوم
که می خوند من حالم بد میشد بعد زل
می زدم به طبیعت شیطون پشت پنجره !
من عادت داشتم کنار پنجره بنشینم
البته این تو سفرم صدق می کرد
حتی تو هواپیما ? !
حالا شاید کسی فکر کنه من چقدر تندی
نوشتم و ذوقم کردم و زل زدم به پنجره و
طبیعتی که یواش از پشت شیشه
وسوسم می کرد برم بیرون ! ?
خب توضیحی ندارم چون اینقدر
سریع بود نوشتنم.?
نه فقط نوشتن که تو خوندن همین طور
بود . حالا بماند به جای اینکه تو حوزه
تشویق بشم سرکوفت شنیدم که چرا
قرآنو تحدیر می خونم یا
فقهو زود میفهمم ؟! ?
سر همین جایگاهی که اصل سرعت تو
زندگیم داشت و یه جا بند نمی شدم رفتم
یه دوره ورزش رشته کنگ فو خوب بود
اما وقت و هزینه هاش اجازه ادامه نداد …
تکواندو هم رفتم تا زرد ولی خب
دیگه شهر ماست دیگه !!!
آهان !
داشتم می گفتم چرا اینجا پابند شدم …
نمی دونم ! ?
اینارو نگفتم که بگم نمی دونم …
اما واقعا نمیدونم شاید ، تاکید می کنم
شاید اون جور که آقا هم گفت من خودمو
بیشتر حوزوی می دونم تا
هر عنوان دیگه ای ..
با اینکه من اولش دانشگاهی بودم
ولی خب !
با اینی هم که خیلی جفا بهم شده ولی طرف حسابم امام زمانه !
با بقیه چکار دارم ؟!
اگه بدی هم می کنن خدا میبینه
پس چه غمی ؟!! ?
…
#تولیدی_زندگی_نوشت
تسنیم نوشت
سلام گلم از حضورتون در وبلاگم ممنونم .انس با قلم كار هركسي نيست.شما انسان هنرمندي هستيد و چه چيز از اين بالاتر كه براي كساني قلم بزنيد كه همه چيز زندگيمان از وجود نوراني اونهاست. راستي به لطف خدا كوثر بلاگ تنها جاييه كه ميشه راحت نوشت و قدر نوشته هات رو هم مي دونن و اتفاقا از مطلب توليدي هم كلي استقبال مي كنن.