#منتظر_صالح
« از خاطرات سید مرتضی آوینی »
سالها قبل از انقلاب با اتومبیل تصادف کرده بود و زنده ماندنش شبیه یک معجزه بود
می گفتند در آن حال بیهوشی و بی خودی هی زیر لب می گفت :
«امام زمان مرا نگه داشته است …»
________________________________________
چند سال پس از انقلاب مرتضی سیگارش را ترک کرد . ترک سیگار آنی و یکباره و قاطع کار راحتی نیست . اما او این کار را کرد . دلیلی که برای این کار گفت این بود که امام زمان (عجل الله فرجه) در همه حال ناظر بر اعمال و رفتار ما هستند.در اینصورت چطوری می توانم در حضور ایشان سیگار بکشم؟
اینگونه بود که هرگز لب به سیگار نزد .
* برای همین بود که پیشتر گفتم از سیدمرتضی #منتظر_صالح تر سراغ ندارم …
موضوعات: "اهل البیت" یا "معرفت اهل بیت"
#منتظر_صالح
دلتنگی ها گاهی بزرگ اند اما با یک زیارت باحال درمان میشوند…
دلتنگی ها گاهی نفس گیرند اما با یک التماس دعا خواستن از پدر و مادر علاج میشوند …
دلتنگی ها گاهی کمرشکن اند اما با یک روضه تسکین می یابند …
اصلا یک وعده زیارت که به دلت بدهی ، درمان میشوند…
مانده دلتنگ چه کسی باشی… دلتنگی ات از چه جنسی باشد… تا چه شدت باشد…
اما وااااااااااااااااااای به روزگاری که دلتنگی هایت ختم به آقایی شوند که نه حرم دارد نه خانه اش را میشناسیم نه حتی اگر در کوچه خیابان ببینیم اش یا بشنویمش ؛ خواهیم شناخت…
این دلتنگی لاعلاج است.. قشنگ و بیصدا میکشدت ! ذره ذره و ملایم چون شمع آبت میکند …
میشوی شبیه قدس!
قلبت شکل شمایل قدس را می گیرد … مسجدی گرفتار میان مثلث های بسیار شوم دنیا ، جهل ، غفلت ، سیاهی ، گناه ، عصیان…
وای به روزگاری که دلتنگی ها را درمان نباشد… ندانی کجا بروی و چکار کنی .. بخدا قسم که بیصدا و ذره ذره درون خودت مذاب میشوی…
#به_قلم_سبزترین
#منتظر_صالح
ساختمان های بلند سیاه نگذاشتند خسوف را ببینم…
وقتی امده بودیم اینجا ، از اینکه هیچ ساختمانی دور و بر خانه نبود کیف عالم را میکردم … یک عالمه از آسمان مال من بود …
کم کم ساختمان های غیراستاندارد درون کوچه های تنگ و باریک بالا رفت و دیگر درحسرت دیدار روی ماه ماندم …
امشب هم هرچه تقلا کردم خسوف را ندیدم…
بهتر که ندیدم ! عمری است این چشمها عادت به ندیدن ماه کرده …
چشمهایم اگر ماه عالمتاب را نبیند … بهتر که اصلا هیچ چیز نبیند هیچ کس را نبیند … وای بحال چشمی که یوسف شناس نیست…
اگر ماه را ببینم میشناسم؟
نه !
حتی ستاره هایش را هم اگر ببینم نخواهم شناخت…
پس این چشم ها به چه کار من می آیند؟؟؟
#به_قلم_سبزترین
#منتظر_صالح
از امام باقر علیه السلام پرسیده شد :آیا عیسی علیه السلام هنگامی که در گهواره سخن گفت حجت خدا بر اهل زمان خود بود؟ حضرت فرمود: عیسی در آن هنگام در گهواره پیامبر و حجت خدا بر زکریا بود و در آن حال نشانه ای برای مردم و رحمتی از جانب خدا برای مریم بود آن هنگامی که سخن گفت و از او تعبیر کرد و نیز پیامبر و حجت بود بر هر که کلام او را در آن حال شنید. سپس عیسی علیه السلام ساکت شد و تا دو سال با کسی سخن نگفت در این مدت زکریا حجت بر مردم بود. پس از فوت او یحیی علیه السلام در کودکی وارث کتاب و حکمت شد.
عیسی علیه السلام وقتی به هفت سالگی رسید با اولین وحی که بر او نازل شد خبر از نبوت خود داد. در این هنگام او حجت بر یحیی و تمام مردم شد. ای ابا خالد! از هنگام خلقت آدم حتی یک روز هم زمین خالی از حجت خدا بر مردم نمی ماند.
« ای حجت خدا ، مهدی زهرا ، امام و آقا و سرور ما ، کجایی کجایی کجا؟؟؟…»
#منتظر_صالح
از این انتظارهایی که در عمل گم میشن !
از این ندبه های به زبان !
از این « آقا بیا » کردن های عادی و تکراری شده !
از این همه تو رو نادیده گرفتن … بشر به یک دور استیصال رسیده … نمیدونم روزی چندبار مثل دیوانه ها دور خودمون میگردیم …
ما که تا درست نشیم از تو خبری نیست …
تو هم که دیگه به این همه ظلم بشر در حقت عادت کردی انگار …
امروز عطر تو بیشتر از هر وقت دیگه دنیا رو خوشبو و معطر کرده … مهــــــــــــدی ُِ فاطمه …
#به_قلم_سبزترین