#منتظر_صالح
ساختمان های بلند سیاه نگذاشتند خسوف را ببینم…
وقتی امده بودیم اینجا ، از اینکه هیچ ساختمانی دور و بر خانه نبود کیف عالم را میکردم … یک عالمه از آسمان مال من بود …
کم کم ساختمان های غیراستاندارد درون کوچه های تنگ و باریک بالا رفت و دیگر درحسرت دیدار روی ماه ماندم …
امشب هم هرچه تقلا کردم خسوف را ندیدم…
بهتر که ندیدم ! عمری است این چشمها عادت به ندیدن ماه کرده …
چشمهایم اگر ماه عالمتاب را نبیند … بهتر که اصلا هیچ چیز نبیند هیچ کس را نبیند … وای بحال چشمی که یوسف شناس نیست…
اگر ماه را ببینم میشناسم؟
نه !
حتی ستاره هایش را هم اگر ببینم نخواهم شناخت…
پس این چشم ها به چه کار من می آیند؟؟؟
#به_قلم_سبزترین
#منتظر_صالح
از امام باقر علیه السلام پرسیده شد :آیا عیسی علیه السلام هنگامی که در گهواره سخن گفت حجت خدا بر اهل زمان خود بود؟ حضرت فرمود: عیسی در آن هنگام در گهواره پیامبر و حجت خدا بر زکریا بود و در آن حال نشانه ای برای مردم و رحمتی از جانب خدا برای مریم بود آن هنگامی که سخن گفت و از او تعبیر کرد و نیز پیامبر و حجت بود بر هر که کلام او را در آن حال شنید. سپس عیسی علیه السلام ساکت شد و تا دو سال با کسی سخن نگفت در این مدت زکریا حجت بر مردم بود. پس از فوت او یحیی علیه السلام در کودکی وارث کتاب و حکمت شد.
عیسی علیه السلام وقتی به هفت سالگی رسید با اولین وحی که بر او نازل شد خبر از نبوت خود داد. در این هنگام او حجت بر یحیی و تمام مردم شد. ای ابا خالد! از هنگام خلقت آدم حتی یک روز هم زمین خالی از حجت خدا بر مردم نمی ماند.
« ای حجت خدا ، مهدی زهرا ، امام و آقا و سرور ما ، کجایی کجایی کجا؟؟؟…»
#منتظر_صالح
از این انتظارهایی که در عمل گم میشن !
از این ندبه های به زبان !
از این « آقا بیا » کردن های عادی و تکراری شده !
از این همه تو رو نادیده گرفتن … بشر به یک دور استیصال رسیده … نمیدونم روزی چندبار مثل دیوانه ها دور خودمون میگردیم …
ما که تا درست نشیم از تو خبری نیست …
تو هم که دیگه به این همه ظلم بشر در حقت عادت کردی انگار …
امروز عطر تو بیشتر از هر وقت دیگه دنیا رو خوشبو و معطر کرده … مهــــــــــــدی ُِ فاطمه …
#به_قلم_سبزترین
#منتظر_صالح
خسوف ماه ما نماز آیات ندارد؟
چند رکعت نماز آیات ؟
به حساب هزار و صد و چند سال …
هر شب …هر روز… هر ساعت… هر دقیقه.. هر ثانیه…
خدایا…
#منتظر_صالح
امشب ، ماه در محاق است …
خسوف رخ میدهد…
یک ساعت و اندی ، زمین و ساکنانش در تاریکی به سر میبرند .
چه بگوییم ما … که هزار و صد و اندی سال است که ماهمان در محاق از گناهانمان است و اسیر معاصی ما ؟
ما چه بگوییم که هزار سال است در ظلماتیم ؟
خسوف ماه ما کی بسر خواهد آمد ؟ …