#جان_باز
تاحالا به این فکر کرده اید این پدیده آب و هوای آلوده و غبار و الودگی بیش از حد مجاز و … یعنی چه؟!
من سالهاست… از همان روزها که این واژه ها هنوز برای اذهانمان عادی نشده بود دارم فکر میکنم این همان چوبیست که میگویند تازیانه تنبیه خداست و صدا ندارد …
یادم نرفته … یادمان نرفته نیش و کنایه هایی که به جانبازان مظلومی که حتی راه و ادرس بنیاد را هم نداشتند و به درد خود ارام و بی ادعا میسوختند و میساختند ، زدند …
نیش و کنایه هایی که بدتر از تیر و ترکش دشمن بود … سوزششان بدتر از سوزش تاول ها بود …
من که باورم این است … سالهاست بر این باورم .
موضوعات: "اهل البیت" یا "معرفت اهل بیت"
#منتظر_صالح
رضای کوچیک هم از منتظرا بود..نمیدونم صالح شد و رفت یا …بهرحال در سیر تکاملی برزخیش حتما صالح شده…
رواق برام مدتیه مثل یکی از رواقهای حرم می مونه…
دلم خواست یادش کنم…
به پاس همه عشقی که به امام و شهدا داشت .. و به احترام آخرین خوابی که از بیرق حضرت عباس علیه السلام دیده بود …
رضای کوچیک ، خوب پر کشید رفت و از قیل و قال عالم ماده خلاص شد…و شهدا چه قشنگ هواشو دارن…
شبای جمعه همراه نسیم میاد کنار مزار آقامهدی و …
یادش گرامی …
#منتظر_صالح
منتظرتر و صالح تر از سید سراغ ندارم…
شاید روزی لابلای خاطراتش گفتم چرا .
دلم خواست سلام امروز صبح رو به نیابت از سید تقدیم اباصالح المهدی عجل الله فرجه کنم :
««« السلام علیک یا بقیة الله فی العالمین »»»
… آقا سید … بخدا اگه کسی بفهمه داری اینجا به چه فکر میکنی… عمرا !
عمراً کسی بدونه داری به چی فکر میکنی نازنینم …جز خودت و خدا و کسی که شبی در گوشی بهش گفتی…
#منتظر_صالح
آی اونایی که یادتون رفت بچه حزب اللهیا کنج خونه ها منزوی شدن و دلشون برای انقلاب می طپه و هر نیشی رو تحمل میکنن به عشق امام و شهدا…
به همین قبله ی محمدی صلی الله علیه و آله ، بیشتر از اونکه برای حال و روزی که داریم دلم بسوزه ؛ دلم شرحه شرحه است برای قیمت گزافی که داده شد تا چیزای باارزش بدست بیاد و شماها مفت دادید رفت ، مفت باختید ، به هیچ دادید رفت …یادتون رفت میزهاتون پایه هاش روی خونهای شهیده… روی استخونهای شهیدیه که خوابید رو میدون مین تا شماها بگذرید…
دلم فقط میــــــــــــسوزه برای اون مظلومیت ها…فقط برای اون مظلومیت ها…فقط برای اون مظلومیت ها… بچه های امام حسین علیه السلام که بی ادعا رفتن منتظر بودن ببینن ماها چکار میکنیم صالحانی که عاقبت بخیر شدن… دلم میسوزه…جگرم شرحه شرحه میشه…فقط برای اون مظلومیت ها…
#به_قلم_سبزترین
#منتظر_صالح
دلتنگی زائر دل بیدل من است !
دلتنگی مونس ثانیه های بیدار من !
قفل گشایی می خواهد دلم تا بگوید
از هر آنچه دلتنگش ساخته …
آقا هر وقت که بیایی به همه آنها که
پروبالم را شکستند تا خودشان پری برای پریدن داشته باشند
به همه آنها که خاکسترم کردند تا گرم شوند ،
به همه آنها که زخمم زدند تا بیشتر نفس بکشند
همه و همه آنهایی که یادشان رفت تو خواهی آمد
خواهم گفت :
آقای من آمد …
ارباب آمد تا بی کس نباشم !
چشم خواهم دوخت به آن ثانیه موعود …
#به_قلم_سبزترین