…
تمام بودنم مدیون بودن نگاه توست
تمام روشنی ثانیه های غمبارم ،
نور مشعشع الطاف بی بدیل توست !
من !
تک درخت تشنه این حوالی ام ..
تشنگی ریشه هایم را خشکانده بود
و ناگهان در ناگهان سیرابم ساختی
درست است که نفهمیدم چرا در کویر
بی کسی آوردیم ؟!
نمی دانم حکمت بودن در کویرستان را ؟!
من هیچ ندانم اما همیشه حتی در عطش
و آبداری جانم می دیدم که در نبودن
هیچ آسمان و ستاره ای و سایه و آبی
تو چشم از من برنداشته ای و غصه
تنهایی شبهای کویری مرا می خوری !
اما باز نفهمیدم چرا این حوالی ام …
اما اگر تو را در کویر خواهم داشت
کویر بهترین و سبزترین و
بانشاط ترین محل زندگی است
اگر در قلب دشت و سبزه زار تو را
نخواهم داشت نفرین به نفس هایی
که در آن دشت بکشم که زهر هلاهل
است نه نفس ..
مگر بی تو نفسی برای کشیدن هست؟!
یا هوایی برای استنشاق ؟!
کویر اگر با نگاه تو همراه باشد زیباست
همین که می گویم کویر یعنی راضی ام
چرا که این حوالی کویر نیست !
خودت بهتر می دانی که بیابانی است
خشک و بی آب و علف …
پر از تنهایی و نداری !!
اما اگر تو باشی پر است از
دارایی و زیبایی !
…
#تولیدی-دست-نوشت
تسنیم نوشت