انتظار بالی سبز است که ،
عروج می دهد روح را به تعالی و کمال
نقطه ثقل تعالی .
معراج انسانیت .
طراوت روح انسان .
نورانیت جان آدمی .
این بال سبز رشد می دهد دل را به
سمت بال سرخ ، جهادی فکر کردن ،
جهادی عمل کردن …
برای خدا بودن ، برای خدا نفس کشیدن
گام برداشتن برای خدا …
تا بهارستان جهان چند
زمستان دیگر باید طی کنیم ؟
دلمان بهارستان می خواهد تا شکوفه ها نمیرند !
و گلها نخشکند و چشمه ها از جوشش نیفتند.
#تولیدی_دست_نوشت
تسنیم نوشت،جمعه نوشت،بداهه نوشت.
بیشه زار عذرم را خواسته است!
باید کوچ کنم !
هر چه نباشد خانه اش است و اختیارش دارد ..
کوچ می کنم به دشتی مجنون که ،
عطر ریاحینش مست کند جان چشمه را …
آنجا همیشه بهار است ..
گلهای بهار نارنجش همیشه معطرند .
زمستان راه آنجا را نمی شناسد ..
غروبی نیست ..
هر چه هست طلوع امید است و باور !
آنجا پر است از روشنایی بهار !
کرور کرور زیبایی موج می زند …
اللهم عجل لولیک الفرج
#تولیدی_دست_نوشت
تسنیم نوشت،نثرنوشت،بداهه نوشت.
امروزی که دیروز منتظرش بودیم رسید !
حالا که آمده می زنیم زیر همه عهدها که بستیم.
امروز که رسید از چشم افتاد.
باز منتظر فردا خواهیم بود !
و باز وعده تغییر و رفتن
به سمت کمال را به فردا موکول خواهیم کرد !
زمان وفای به عهدهایمان کدام فرداست؟!
اصلا چنین فردایی برای انسان می آید !
لاجرم نمی آید چرا که ،
امروز را به وعده فردای نیامده از کف می دهد ..
امروز همان فردایی است که منتظرش بود ..
امروز را از دست می دهد برای بدست آوردن
چیزی که اختیارش را ندارد .
کار آدمیزاد حیرت آور است ..
#تولیدی_دست_نوشت
تسنیم نوشت،صبح نوشت،بداهه نوشت.
.gif)
دشت پر از ابهام لطیفی است ،
دعوتم می کند به سیری شگرف!
دارم می کاومش ..
نجوایی به بلندای سکوت دارد ..
سرشار از طراوت .
ذکر می گوید و خندان است .
چشمش به آسمان است .
نگران رزقش نیست .
نه گله از زردی پاییز دارد ،
نه غره سبزی بهار.
ولی دل گله دارد همیشه !
چرا طمانینه دشت را دل ندارد ؟
او کجا تعلیم دیده ؟!
چه دیده ؟!
#تولیدی_دست_نوشت
تسنیم نوشت،نثرنوشت،بداهه نوشت.
باز آمد و رفت !
جا ماندم از فهمش ،
با اینکه دویدم به پای سر !
سعی و صفا کرد دل ..
دور تو گردید …
ببینش !
شوقی غریب دارد دل در وصل معرفتت!
تمنای تطهیر دارد ،
پاکش کن !
#تولیدی_دست_نوشت
تسنیم نوشت،نثرنوشت،بداهه نوشت،
 |
