شهر من آرمانشهری است که در آن انسان فهمیده شود .. این شهر ، شهر من نیست ! نه مرا فهمید نه مهدی باکری را .. او را به نوعی از دست داد مرا به نوعی .. و مثل من را .. و مثل مهدی را .. شهر ما شهری است که خدا در آن عبادت شود، روح زیبای بندگی در آن دمیده شود… بیشتر »
آرشیو برای: "اسفند 1395"
هوای زمین طوفانی است اگر ثانیه ای نباشی ! اصلا مگر می شود نباشی ثانیه ای و زمین بماند؟! تو قرار بیقراریهای دل زمینی .. آرامش دل بهار .. سایه بالا سر زمین و آسمانی آقا ! تو عزیز قلب سوخته مایی ! عیدت مبارک ، عید زمین و زمان .. #تولیدی_دست_نوشت… بیشتر »
سلام ثانیه های تازه نفس سال جدید خدا! سلام شکوفه های در راه ! سلام نسیم ! سلام باران ! سلام شکوفه ، بنفشه .. سلام روح تازگی و سبزی .. #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت بیشتر »
دارم فکر می کنم سالی که گذشت و آخرین ساعاتش در گذره چقدر میتونستیم فایده ازش ببریم و نبردیم ؟! … پیرو مطلب قبلی تا خودمون اراده نکنیم چیزی تغییر نمی کنه اگه تمام سال از دستمون رفته ساعاتی از اون مونده که برامون ثبت بشه اما ، هیهات ! الهی ! در… بیشتر »
همیشه دنبال تغییری هستیم که سال جدید در ما ایجاد کند غافل از اینکه منشا همه تغییرات خود ما هستیم ! تا اراده نکنیم و نخواهیم که تغییر کنیم چیزی عوض نخواهد شد .. تا نفهمیم که کجای کارمان نادرست است تا نفهمیم صحیح و صواب را از ناصواب رفتن و ایجاد تغییر… بیشتر »
امشب قراری با اهالی دشتستان داریم ، قرار شب آخر سال ! اقاقی و اطلسی و بنفشه ، سوسن و سنبل و نرگس خوشبو .. محمدی خوش عطر خوش کلام .. بلبل شاخساران .. زلفهای چین و ماچین بید مجنون ! وعطر یاس .. امشب زیبا خواهد گذشت .. #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت بیشتر »
آخرین شبت را بدرقه می کنیم با یاد حسین همچنانکه ابتدایت کردیم با نام آقازاده امیرالمومنینمان کاش کتاب زندگی ما هم چونان ابتدایش بنام آقایمان مهر بخورد .. لحظه تولدم نام اربابم اباصالح را ، مادرم خواند و آقا اجابت فرمود و تحویلم گرفت از مادر و نگاهش… بیشتر »
بیدارم کن از خواب تشنه ٬ سراپا بینشم کن تا بفهمم بودن را ! شوق زیستنم ده و بال پریدن به هزار پایی ها .. طراوت شنیدن زیباییها و بارانی ام کن تا ، ببارم بر تشنگی ام … #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت بیشتر »
تمام دشت را پی رد پایت گشته ام .. تمام جاده های بی کسی را گذرانده ام ! تمام شبهای سحر ندیده و سحرهای نابیدار … تمام چشمه های خفته . از تو نشان می جویم تا روح به دشت برگردد … #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت بیشتر »
همه چیز حکمتی دارد حتی ، گمشدنهای خرید دم عید ! شاید کسی جایی به آنچه تو نیاز داری نیازمندتر باشد . حکمتها اگر براحتی دیدنی بود که حکمت نبود! دلت را به خدا بسپار و راضی باش. بیشتر »
خط پایان این مسابقه ! انتهای راه دیده نمی شود چون ، تو اول راهی ! این نبردی است بین تو و تو ! بین خودت با خودت .. جانانه بجنگ . خودت را ضربه فنی کن ! اگر زمین زدیش اصلت بلند می شود و برنده می شود ، تو ! و نفست پشتش زمین می خورد می فهمد با ثانیه هایت… بیشتر »
آرزوهای آخر سال : بانکداری اسلامی شود .. بد حجابی ریشه کن شود .. بحرین آزاد شود … قدس آزاد شود … خائنان به امام و انقلاب محو گردند … یمن مقتدرانه پیروز نهائی جنگ نابرابر عربستان گردد … دولت منحوس وهابی سرنگون گردد .. همه اینها… بیشتر »
سبزترین سبزیها وقتی است که ، یاد تو می شود ! زیباترین طلوع زمانی است که ، تو تجلی نمایی … بی نظیرترین ثانیه آن ثانیه ای است که، به تو اندیشیده شود .. #تولیدی-دست-نوشت تسنیم نوشت بیشتر »
کنار دیوار کز کرده بود و به جایی خیره مانده بود .. باران کم جانی در حال باریدن بود و کف خیابان خیس .. رفت و آمد شب عید .. کارتنی مقابلش بود که رویش بسته کوچک دستمال کاغذی و آدامس گذاشته بود ، داشتم به ته چشمهایش نگاه می کردم هزار آرزو و رویا در عمقشان… بیشتر »
این روزها بیشتر یاد کودکیم می کنم جز کودکی یادم نمی آید .. که صبح صدای پایی برای بیداریم کافی بود چرا که بهانه می جستم برای جست و خیز و گردش کودکی سیری که در بزرگی شنیدیم در کودکی عملی کردیم .. در کودکی ام مانوس بودم با صدای گریه چکاوک و بغض بنفشه… بیشتر »
سوار ابرهای اندیشه بر بالای کوه درد ! آن پایین می لرزیدم از بلندی قامتش ، این بالا خنده ام گرفته از جثه نحیف و زارش ! ساعتی پیش آن پایین که بودم خوف داشتم از پیمودن صخره های سختش و حالا برایم مثل بازی های کودکانه است … مثل پریدن کوتاه قاصدک ،… بیشتر »
همین که همه در تلاشند توصیفت کنند نشان می دهد قدر والایت را ! اینکه در تکاپویند سپاسگزاریت کنند مقام شایسته ات را نشانگر است .. نه ماه جسم رنجورت ما را حمل می کند نود سال هم کم است برای قدردانیت .. اگر از عالم نام تو کم شود چه می ماند برای انس… بیشتر »
صبح آخرین باران شنبه را ملاقات کردم چند خیابان با هم قدم زدیم چتر تعارفم کرد ، خندیدم ، خندید ! خنکی نسیم گونه هایم را جان تازه بخشید … قرار شد شنبه سال بعد هم بیاید دوباره دیدار تازه کنیم . #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت بیشتر »
رختها رو گذاشتم تا وقتی از بیرون اومدم بشورم . وقتی برگشتم دیدم علی از جبهه برگشته وگوشه حیات نشسته و رختها هم روی طناب پهن شده . رفتم پیشش و بهش گفتم الهی بمیرم ! مادر تو با یه دست چطوری این همه لباسو شستی ؟ گفت : مادر جون اگه دو تا دست هم نداشتم… بیشتر »
در مسیر تزکیه « زکیه شدن » ۱۷: زن عنصری موثر در نظام عالم ، که نقش محوری مدیریت خانواده و اجتماع و از همه مهم تر تربیت را بر عهده دارد … اگر زنی از انفعال خارج شود و در محور خانواده قرار بگیرد مسیر حرکت افراد را تعیین می کند … پس اگر خود… بیشتر »
… امام صادق علیه السلام : محبوبترین بندگان نزد خدای عزوجل کسی است که خداوند کار نیک و انجام دادن آن را محبوبش ساخته است . if you like the good deeds it shows you have a heart full off affection . it is really worthy … منبع : قضاء الحوائج بیشتر »
آرام به سمت کمال می رویم زیبا و صبور ، اگر با تو باشیم ! به دل زیبایی های لایدرک و به قلب بکر ترین ها … #تولیدی-دست-نوشت تسنیم نوشت بیشتر »
دیگر حنای چهره دنیا پیش دلم رنگی ندارد ! بی آبروتر از همیشه ! یازده ستاره هدایت بسمان نبود !! ستاره دوازدهم را نمی توانید بگیرید ! ستاره دوازدهم نورانی تر و زیباتر از تمام یازده ستاره خواهد درخشید و هدایت تمام رخ دیده خواهد شد ! #تولیدی-دست-نوشت… بیشتر »
میان آب و آتش پروانه هایی می شویم شعله ها جانمان را می گیرد اما جانی می گیریم که دیگر نمیرد . میان طوفان عزممان جزم می شود تا دیگر نیفتیم … و میان امواج خروشان یاد می گیریم غرق نشویم و اوج بگیریم … ما سراپا سوخته ، طوفان از سر گذرانده و… بیشتر »
این روزها به سکوت می گذرد .. من با خودم در صلحم … توافق کرده ایم هوای هم را داشته باشیم . مهربان تر از همیشه به هم ! راه دراز است … #تولیدی-دست-نوشت تسنیم نوشت بیشتر »
در مسیر تزکیه"زکیه شدن"12: برای پاکیزگی ام ، برای طهارت تولدم برای طهارت جانم و برای پاکی ضمیرم باید سپاسگزار خدا باشم ، سپاسگزار حب امیرالمومنین … باید سپاسگزار مادرم باشم که ، حین تولدم نام تو را صدا کرد و مرا به تو سپرد .. گذشت و ایام سپری شد… بیشتر »
نغمه مهربانی و آواز محبت تو تجلی مهر و آئینه لطف شاه غزل بیتهای شعر شاعر عاشق نسخه آرامبخش ضربان تند قلب قناری مادر ! واژه ای به وسعت باغستان سبز محبت روح قرار و سکونت دل … روزت تمام روزهای زمین … … #تولیدی-دست-نوشت تسنیم نوشت بیشتر »
رسم کرده ایم نبود نت را و عادت کرده ایم به ، رسمهای گذشتگانمان .. رسم کرده ایم سال را بی تو دیدن و انتهایش را بی تو بدرقه کردن .. عادت هایمان عادتمان شده !! عادتهامان زیاد شده .. اف بر ثانیه های بی دردیمان ! بی تو سر کردنهامان بی تو نفس کشیدنهامان… بیشتر »
سایه به سایه درد می روم . نیستان به نیستان ! می شناسد بیراهه های درد را .. دلم نمی خواهد سر از کژراهه درآورم سایه به سایه با باران … او نشانی دردها را می داند ! و نشانی مرا ! درد واژه ای مقدس که باید فهمیدش .. #تولیدی-دست-نوشت تسنیم نوشت بیشتر »
نمی دانم چرا همه در شتابند برای تازه شدن اما تازگی را نمی فهمند !! وقتی روح تازگی و طراوت نباشد شتاب تازه کردن رخت و لباس مان چه سودی دارد ؟! اگر روحمان تازه نشود با زیبایی و طراوت معنوی تازه شدنهای ظاهر مان به چه درد می خورد ؟! @آقا جان کجایی؟! باز… بیشتر »
کسی در گوش جانم زمزمه می کند ؛ از میان دره درد بگذر .. سنگلاخ درد را پشت سر گذار تا به نقاهت جان برسی ! عبور کن از جاده درد ! نایست ، حرکت کن … #تولیدی-دست-نوشت تسنیم نوشت بیشتر »
کمی انسانی تر نگاه کنیم ! خودم را می گویم خیره سری تا به کی ؟! خدایا گلایه هایم جای خود … اما باید خوبی هایی که ، سر راهم می گذاری را نادیده نگیرم تا دلم نمیرد ! محبت بنده های تو به هم محبت توست که از زبان مخلوقاتت به زیبایی نشانمان می دهی اگر… بیشتر »
… رنجهایت شبیه هیچ کس نیست ! شبیه خودت در لطف ، بسان بارانی . پر از حرارت مهر و صبور و زیبایی … پر از تولد عشقی در سکوت سرد دلم.. شتاب ثانیه ها و هنوز غرق توام که غرق بارانی بیا و شعر سپید شاعر را غزلخوان کن .. بخوان برای… بیشتر »
بی انصاف شده ایم !! فضای مجازی و حقیقی ندارد کسی که ، اصولش انصاف امیرالمومنین باشد فضاها گمکرده اش نمی سازد ! اگر اعتقادمان با ما در فضای مجازی نباشد ما هم سربار امام زمان خواهیم بود مثل خیلیها. تعجب نکنیم اگر روزی شنیدیم با گناهانمان تاخیر… بیشتر »
الهی ! ثانیه های بیداریم را کثرت بخش .. و ثانیه های غفلتم را کم ! درونم را زلالتر از خودم ، و خودم را تهی از من ها … شبیه خویشتنی کن که تو اراده کرده ای ! و دورم کن از خویشی که خودم متوقعش بودم .. امشب شبیه بارانم کن .. تا همسفرش… بیشتر »
صدای پای باران خواب شبانگاه را از چشمهایم گرفت پرم از حس تولد ! گفتگویی بی پرده داریم از نگفتنی ها ! از رفتن های زیبا ، از پروازهای بی بدیل ، از شوریدگی سر و از آشفتگی جان … او متکلم وحده این ثانیه هاست بی امان می بارد !! از تاخیر… بیشتر »
بهار را می خوانیم ولی بهار ناشناسانیم . برای آمدن بهار باید فهمید سوز زمستان را … بهار خواهد آمد وقتی ؛ دلمان هوای بهار داشته باشد ! … #تولیدی-دست-نوشت تسنیم نوشت بیشتر »
در مسیر تزکیه ” زکیه شدن “11: در اثرتهذیب نفس و تزکیه جاری بر لحظه هاست که می شود با ولایت متصل گشت و محبت را افزود و معرفت یافت و در محبت حضرت زهرا پذیرفته شد تا شامل این حدیث و مانند این حدیث گشت . … فاطمه سلام الله علیها با شیعیان… بیشتر »
رفتن و برگشتن های دلم به نیستان آوارگی ضمیرم در پی انوار خورشید دنیایی از سکوت که ، عقبه اش حیرتی توصیف ناپذیر است … #تولیدی-دست-نوشت تسنیم نوشت بیشتر »
حرفهای تو … دست نوشته های تو … نوشته نبودند خون جگر بودند … اشک بودند در چاه بی کسی تا عاشقی را فریاد کنی … خون جگر و اشک دیده نیاز به تصحیح و ویرایش و بازخوانی و بازنویسی ندارد ! فکر امثال تو ورای آن است که کسی بازنویسی و… بیشتر »
دارم فکر میکنم ؛ آنها که بیدل و بیقرار و شیدا و مفتون تو نیستند گیرم محبت هر کس جز تو در دل دارند چگونه ادعای عاشقی دارند ؟! وقتی عشق هم چون عقل در محضر تو تلمذ میکند چگونه بودن را . نه … عاشق نیست هر آنکه بیدل و بیقرار تو نیست عاشق نیستند آنان… بیشتر »
عاشقی کن تا راه و رسم بندگی بیاموزی … وگرنه کرور کرور و خروار خروار عبادت از من و تو فقط ابن ملجم میسازد و بس ! #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت بیشتر »
اگر روزی بخواهم درست و حسابی از خجالت این بغض ها دربیایم اشکهایم تا روز اخر حیاتم جاری خواهند بود … من خیلی به چشمهایم بدهکار و مدیونم … من تمام بغض هایم را ذبح میکنم . چاقو بر حنجر اسماعیل هایی میگذارم که اسماعیل اند ؛ فقط نامشان بغض است… بیشتر »
دارم فکر میکنم چه هدیه ای میشود داد برای مادری… برای مادرانی که… همه زندگیشان به رنج و سختی گذشته است و هر چه فکر کنی می بینی روزی بی مرارت و اندوه و رنج برایشان نبوده … این فکری است که هر سال دم دم های روز مادر سراغم می آید…… بیشتر »
یادم خواهد ماند لیلة الرغائب شبی است که به یاد تو بگذرد تمام شبهایی که در حال و هوای تو بگذرد با تو هر شبم لیلة الرغائب است … و مرا در سر هزار آرزو … که هر هزار تویی … هزار هزار آرزویم تویی … #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت بیشتر »
قسمت میکنی بهشت را بهشت ها را جهنم را … که عدالت مجسمی کسی چون تو میزان و معیار و عدالت را معنی نمیتواند کند در عمل در حشر در روزی که دیگر بگویند ورقه ها بالا امتحان تمام شد … قسمت میکنی بهشتها را … جهنم را… اگر نصیبی از بهشت… بیشتر »
دلم را … جایی حوالی برکه ای در ظاهر و اقیانوسی از نور در باطن ؛ خم ! غدیر خم… دلم را … جایی در حوالی مسجد کوفه یک کنج مسجد که بشود هر صبح و شب دیدت و شنیدت … یک جایی از نخلستان های حزین صوت مولای یا مولای تو … یک جایی از… بیشتر »
ای خردمند که گفتی نکنم چشم به خوبان به چه کار آیدت آن دل که به جانان نسپاری آرزو می کندم با تو شبی بودن و روزی یا شبی روز کنی چون من و روزی به شب آری … بیشتر »
قسم به خورشید چون برآید … قسم به ماه چون آسمان را نور دهد و زمین را امید … قسم به طور و قسم به حراء ! قسم به طه و قسم به یس … که همه آرزویم آن است هر آنچه از عمرم مانده بدهم روزی و یا شبی … شبی و یا روزی … ساعتی…… بیشتر »
حوصله خودم و هیچکس را ندارم این آخر سالی … وقتی دنیا با سرعت نور به سمت یک سیاهچاله عظیم شدن پیش میرود و عین خیالش نیست دنیا که کمی غصه بخورد برای غم های بزرگ ابرمرد عالم که تمام عمرش به غصه خوردن برای بشریت گذشت این کمی غصه خوردن دنیا …… بیشتر »
سلام بر مادر علمدار ادب .. سلام بر ام البنین مادر یلان دشت کرببلاء .. سلام و تحیت این دل به ساحت ام البنین که ، سراپا ادب و معرفت بود در برابر حضرت مادر .. سلام دل به مادر عباس ، یگانه عشق ! سلام به مادر چهار شهید … #تولیدی_دست_نوشت بیشتر »
مسافر جاده رفتنم ! آذوقه ای مختصر ! راهی نرفته چشم براهم ! غروب نزدیک است … بیتوته در زیر درختان کم جان این حوالی نشاید ! شبانگاه در اطراف گشت وگذار نشاید ! راه طولانی است .. آذوقه کم ، زمان محدود ! اگر خوب رفته بودیم ، سحری روشن خانه باغ سبز… بیشتر »
این عیدها عید نیست تو که نباشی ! عید آمدن توست که ، نوازش خواهی کرد زخمهای زمین را . دلجوئی خواهی کرد قلب شکسته شکوفه را ! عید آمدن توشت که همه زیبا خواهیم شد . همه انسان خواهیم شد . و دیگر مورد زکات پیدا نخواهیم کرد . عید وقتی است که ببینیمان و… بیشتر »
در مسیر تزکیه « زکیه شدن » ۱۱: تهذیب نفس سیری ضروری و زیباست ، اما برای اینکه در این مسیر قرار بگیریم و بهره وافی ببریم اول : باید اراده تهذیب نفس داشته باشیم و اینکه بدانیم این توفیق حاصله از کجاست ؟ چرا که خارج از واسطه های شریف فیض که ، اهل بیت… بیشتر »
دلم برای دلم می سوزد ! دلم برای دلم که می سوزد می سوزد ! اینها شبیه قطعه اند و شعر ؛ اما نیستند .. دلم آن چنان شاعرانه می سوزد که ، گمان می کنند حدیث دلم شعر است .. نه ! حقیقت عیان دلم شاعرانه سوختن است . شما برای تماشا آمده اید ؟ #تولیدی_دست_نوشت… بیشتر »
دردها قبول ! زخمها نوش جان ! جراحات مبارک! تو بدانی کافی است … تو بدانی چه می خواهد تمام ! فقط یقین سلمان و سوختگی ابوذر … قبول است ؟! زیرش نمی زنم اگر ببینم نسیمی از اجابت! مکتوبش کردم یادم نرود !!! مخاطب خاص این قسم نامه توئی اگر داد… بیشتر »
انتظاری سبز در دل دشتستان ! و سیری زیبا از پروانگان عاشق ! آبی زلال شناور در آسمان که به عشق خانه باغ سبز خدا مسافتی سخت می آید ! و من عقب آب جاریم تا برسم به بیداری! و سبز شوم و بفهمم انتظار را … #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت،جمعه نوشت،بداهه… بیشتر »
رویای شیرینی برای دلم دارم ! رویای وصل به دریا ! از افق بگذرم … به زیبایی توصیف ناپذیری برسم … به روح لطیف درک ! به مهربانی گل سرخ .. اینها ضمیر مستتر آمدن توست … #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت،جمعه نوشت،بداهه نوشت. بیشتر »
یاد می کنم عهدهایی که دلم بست با تو ! یاد می کنم عهدهایی که شکست با تو ! و تو پدرانه تر از هر پدر به رویش نیاوردی تا نشکند ! نگاهت را می فهمم ! اما نوازشت را گم کرده ام ! نوارشت را گم کرده ام چرا که ، خودم را گم کرده ام ! پی خودم نمی گردم… پی… بیشتر »
این حوالی دل را متخصصمی خوانند ، متخصص درد ،دردها دوستم دارند ! دیر آشنای ملک دلم ! دردها همخانه غربت من ! وما هر دو ساکن لامکان غریبی هستیم. سفیر درد خواهم شد تمام کهکشانها را ! #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت،بداهه نوشت. بیشتر »
باغمان خشکیده ! حاصل نداریم ! کشته هامان بر باد رفته ! باران از دلمان کوچیده ! رنگمان زرد و خودمان فسرده ! قلبهامان سخت ! و حال زندگیمان طوفانی! ما مرده ایم ! چونان زمینها و مزارعمان ! مرده ایم و منتظر احیائیم .. #تولیدی_دست_نوش تسنیم نوشت،جمعه… بیشتر »
اتهام ۱ : دفاعیه که نداریم ، همه اش اتهام است . می گویند اتهام اما من خودم اعتراف کرده ام به این اتهام و اقرار کرده ام به بد بودن خودم ! قاضی این دادخواست توئی ، شاکی منم ، مجرم منم ! مدام فرصتم می دهی ! اتهام من سنگین است .. من بد کردم به خودم من تو… بیشتر »
تا رسیدن به افق چند قدم درد بیشتر نمانده! پاهایم زخم شده اند… گاهی می نشینم ! نگاهم خسته راهی است که ، می بینم درخشش طلوع خورشید زیبایش را … پشت سرم غروبی سخت ! باید بروم ! #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت ، بداهه نوشت . بیشتر »
جانی خسته تر از خود نمی شناسم ! حوالی دل نمی شناسم ! سوخته و سوخته ! چیزی نمانده ! جانی سوخته در عطش سوختن دوباره ! … #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت،بداهه نوشت. بیشتر »
… پروانه در باد مسیرش را گم نمی کند ، دقایقی مهمان گلی می شود تا باد برود … می رود و تقدیرش را بال می زند ! … #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت ، بداهه نوشت . بیشتر »
گم کرده ام خود را در نهالستانی در دل افقی که ، نشانی اش را ندارم ! هر تکه از بریده های خود را هر از گاهی ، در پشت تپه ای یا نه ، سوار بر بال ابری مسافر ! گمکرده دارم ! دلم بیمار یافتن است .. حالا با دل بیقرار چه کنم ! منی که خودم را ندارم.… بیشتر »
سحر بید مجنون پیله کرده بود به دلم که ، شب صدای نی زدنت مشامم را نوازش کرد … اما گله کرد که صدای تلخ و غمگنانه نی زدنت جنونم را آشفت و به نیستانم کشاند و کردم آنچه نبایست می کردم .. آتش زدم به هر چه داشتم و نداشتم . دشت و بیابان و زمین و آسمان… بیشتر »
دیشبی را با دلم گفتگویی داشتم .. دیگر زبان هم را نمی فهمیم ! مرا بیگانه می خواند! می خواهد ترکم کند ! سراپا سوخته … عطش آب چشمه حیات دارد ! باید بروم تا او نرود ! #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت،بداهه نوشت. بیشتر »
دلم سبکباری می خواهد ! پرواز زیبنده جانهای سبکبار است ! و من سنگین وزن معصیتم ! دلم سبکی می خواهد تا هم وزن پری شوم در هزار پایی آسمان ! و نامم قرعه خورد برای سبکی و رفتن به غمق افقهای دست نیافتنی ! پرواز برای من سنگین وزن رویایی است در دل افقهای دست… بیشتر »
واژه غالب این حوالی ! انجماد ! تمام این حوالی منجمد زمستان ناخواسته اند ! سوخته است جانشان با سرما .. روزنه ای کوتاه تا نور باقیمانده .. #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت،بداهه نوشت. بیشتر »
تصویری از آب در دل ماهی ! رویایی شکسته در باد ! تصویر فایل لایه باز قلب شکسته ماهی ! ماهی عاشق آرامش آب است ! و آب بیقراریش را در جان عمیق و رمزآلودش پنهان می کند تا ماهی آرام گیرد ! حالا شاید بفهمم اضطراب ماهی را از دور افتادنش از آب !… بیشتر »
برای داشتن نگاه پر مهرت کار زیادی نمی خواهد که ، عام است محبتت … اما برای داشتن نگاه ویژه ات باید ویژه می بودم ! شرمم باد که نکردم آنچه باشم خواسته تو ! بلکه کردم آنچه نباید می کردم ! اما امید از تو نا امید نیست که ، امید نام رحمت توست …… بیشتر »
کسی نمی داند که انتهای این کندن به چه می رسم ؟ کسی نمی داند این کوه کنی ارث دلهای سوخته است . و من وارث این سنتم ! سنت کندن سنگهای سخت جان کوه تا ، برسم به دنیایی از زیبایی که من سنگی ام آنجا نباشد ! و من پاکباخته از آتش بیرون آیم ، بی آنکه گردی از… بیشتر »
خدا کند هر چه نوشته باشیم مثل ، کاغذ سیاه کردن بعضیهامان نباشد! خدا کند نوشته هامان از سر درد باشد ! از سر دغدغه ای زیبا ! از سر محبتمان به تو باشد ! که اگر این نباشد باخته ایم … و من از این باختن همیشه ترسیده ام ! من از لحظه ای که می گفتند :… بیشتر »
شگردی دارد غم ! رسوایم کرده ! عذرم را خواسته .. روزی که آمد مهمان بود ، حالا میزبانی است که ، آواره کویرم ساخته است . تنها آذوقه راه بی پایانم ، آه ! و من خدا را با نام زیبای آهش می خوانم ! #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت،نثرنوشت،بداهه نوشت. بیشتر »
در مسیر تزکیه « زکیه شدن » ۱۰ : … از فضائل آدم ابوالبشر مشرف شدنش به علم اسماء است که خداوند به او یاد داد . حضرت فاطمه سلام الله علیها ام الاسماء بلکه حقیقت مسمی است خدا جمیع علوم را به فاطمه داد علم ما کان و ما یکون و ما هو کائن را به او… بیشتر »
در مسیر تزکیه « زکیه شدن » ۹ : خداوند در قرآن مجید بر نوح سلام فرستاده به حضرت زهرا سلام الله علیها هم سلام فرستاده. امتیازات دیگری هم حضرت بر نوح دارد مثل اینکه نوح هر چند سه پسر مومن داشت ولی پسری کافر داشت که تا لحظه آخر به پدر ایمان نیاورد و از… بیشتر »
ساعتها اگر رویای آمدنت نباشد بیهوده می چرخند ! دلم بارانی بهاری می خواهد که نوید آمدنت باشد .. بهاری بی بدیل که بیرق حق محکم بر دل زمین کوبیده می شود و زمین با عشق بیرق را خواهد گرفت … بیرقی سبز به نام ارباب که ستونش در دل زمین و سبزیش در دل… بیشتر »
عید نوشت : با خودمان بازی می کنیم ! اما نمی دانیم آخر کار بازنده خودمانیم ! … دم عید اندیشه ام پرواز می کند ، سر شاخه درخت سیب حیاط پیرمرد تکیده ای می نشیند ! اندیشه ام اندیشه اش را لب خوانی می کند … اندیشه پیرمرد : دستم تنگ است .. همه اهل… بیشتر »
حضرت امیر بیان امیرالمومنین علیه السلام در حکمت ۴۴۷می فرمایند : « من اتجر بغیر فقه فقد ارتطم فی الربا ؛ کسی که بدون آموزش فقه اسلامی تجارت کند به رباخواری آلوده شود . » … تسنیم : چند کار گروه برای این فرمایش حضرت تشکیل شده است. در گزینش امور… بیشتر »
در مسیرتزکیه شدن «زکیه شدن » ۸ : آدم را بواسطه ترک اولی که کرد یعنی از شجره ای که خدا ممنوع کرده بود خورد و از بهشت بیرونش کردند اما ، حضرت زهرا سلام الله علیها در اثر اینکه سه شب پشت سر هم قرص نانش را به یتیم و مسکین و اسیر داد خداوند بهشت را ملک… بیشتر »
زود ، شکستن را یاد گرفتم ! و زخم را خوب فهمیدم ! و جراحت نیامدن تو زخمی کرده است روحم را ! من می فهمم معنای درد زمین را ! و می فهمم درد باغها و باغستانها را ، که در انتظار بهارستانند … خسته اند از تک فصلی عالم ! پاییز گشته ایم ، تا زمستان نشده ایم… بیشتر »
در مسیر تزکیه « زکیه شدن » ۷ : سطح دو که بودیم ، رفیقی داشتیم ( ف.ش ) روزی ، روزگاری تو سالن با رفقا گشت می زدیم .. حالا نه اینکه همیشه گشت می زدیم ! زمان تنفس بین دو کلاس بودیم . همینطور که غرق صحبت داشتیم قدم می زدیم از عقب صدایی بلند گفت *پاکیزه*… بیشتر »
چشم هایم را می بندم ، می روم جایی که … مکان نیست ! زمان نیست! آدمها شمشیر تیز نکرده اند برای هم ! آدمها آمدند تا بفمند آدمند! اما نفهمیدند !!! اگر ذوی القربی نبودند راه نبود ، باغ نبود ! گل نبود ! نسیم و باران و لطافت نبود .. اگر نبودند چیزی… بیشتر »
شنیده ام قالیبافها هنری دیگر هم دارند ، بله . هنر درد ! برای بیشتر بافتن و زودتر به دسترنجشان رسیدن ، نمک کنار دستشان می گذارند ، و روی زخم باز چاقو نمک می ریزند . و تمام شب بیدار می مانند … من با درد ها همین کار را می کنم کنار هر دردی ، دردی سخت… بیشتر »
هنوز طعم خیار سر جالیز را به خاطر دارم! طعم آفتاب سوختگی از بدو بدو کردنها در مزارع … طعم هندوانه هایی که هنوز نرسیده می خوردیم ! طعم دیوانگی کنار چشمه ، بردن صورتمان زیر آب و مکثی و بعد خنکی نسیمی که خشک می کرد رد آب روی گونه هامان ! پاهای خسته… بیشتر »
ذوقی زیبا دارم برای رفتن ! من همیشه منتظرم ! به من گفته اند : منتظر باش ! به من گفته اند : گذرنامه ات همیشگی نیست ! من و باران هم سفریم به خانه باغهای سبز خدا! ما مسافریم ! #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت،بداهه نوشت، بیشتر »
خدای من ! خوف همیشگی ام سببی دارد سبب خود منم . خود من که مانع رسیدن فیوضات رحمانی به خانه قلبم گشته ام ! تمام تلاشم را نکرده ام ، قبول! اما از سر جرات ناسپاسی نکرده ام ! اینطور نیست؟! سبب منم که عمل صالحی ندارم ، ایمان درستی ندارم ، قلب سلیمی ندارم ،… بیشتر »
مرداب روزی آرزوی زلالی داشت! زلالی را اگر از یاد ببریم ، می شویم مردابهایی که مرده اند ! چشم به افق داشته باشیم تا راه دریا را گم نکنیم ! … #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت،بداهه نوشت. بیشتر »
جوانه های گندم زیر نور خورشید! تابش انوار آفتاب از روزنه های برگهای پهن فندق ! و باز تلالو شعاع نور در حوضی از آبهای زنده! و هجمه خوف پروانه از لغزیدن … سکوت درختان باغ در سخنوری قمری! چقدر شادند به عبادت ! عبادت درخت استماع صدای سار و قناری و در… بیشتر »
در مسیر تزکیه « زکیه شدن » ۶ زمانی که از آنچه دوست می داری ، جدا می گردی روحت زخمهایی می بیند که ، بیمارت می سازد .. اما اگر در فضایی نفس بکشی که روحت با آن فضا مانوس است دیگر نشانی از بیماری نمی بینی ! این چه سری است ؟! وصف حال ماست ، روحمان بیمار می… بیشتر »
در سایه سار کلام منیر اهل بیت علیهم السلام نفسی تازه کنیم ! .. امام صادق علیه السلام : کسی که مردم را به خود بخواند و حال آنکه در بین ایشان از او داناتری است پس او بدعت گذارنده و گمراه کننده است . * سفینه البحار * … بیشتر »
مسیر تزکیه « زکیه شدن » ۵ یه حدیث هم مهمون ما باشید ! امام باقر علیه السلام : هیچ بشری به مومن طعنه نزند ، مگر آنکه به بدترین مردن ها بمیرد . * کافی * rebuke is danger for your future … این شخصی که طعنه میزند در حقیقت ، انسان نامهذب است ، چون اگر… بیشتر »
مسیر تزکیه « زکیه شدن » ۴ خوب نگاه کنیم ! تا حالا چند دفعه سیب خوردی ؟! سیب میگم ها نه سیب! … حالا چرا گفتم ؟! بعضیامون هیچ وقت سیب نخوردیم .. سیب خوردن آداب داره مثل همه چی ! فکرمون به مخلوقات خدا باید زیبا باشه ، واسه اینه گفتم خیلیامون سیب… بیشتر »
مسیر تزکیه « زکیه شدن »۳ این نوشته مخاطب خاص دارد!!! مخاطبش دل محنت کشیده در هر نقطه عالم است ! … از موارد تزکیه نفس « زکیه » شدن ! امام صادق علیه السلام : خداوند فرمود : باید به من اعلام جنگ کند هر که بنده مومن مرا آزار رساند . « کافی » if you… بیشتر »
باز لطف بی انتهای تو ! نصف شب بی خوابی توجیه ناپذیری آمد سراغم . از آن جاکه در فضای مجازی جز سامانه مدیریت حوزه جایی پاتوقمان نیست ، شروعی ناخودآگاه کردم به کند و کاو . اطلاعیه مدیریت پرورشی را دیدم که ، اسامی پذیرفته شدگان جشنواره قرآنی رو معرفی کرده… بیشتر »
… دیروز نوشتم دلم هوای باران دارد .. تمام شب باران بارید ! زیر باران انفطار خواندم ، و با باران مصافحه کردم . حال دیار پرسیدم . و گله از غربت کردم .. قول مساعد داد ! #تولیدی_دست_نوشت تسنیم نوشت،صبح نوشت، بداهه نوشت. بیشتر »
یه حدیث اگه شنونده باشیم : چه بد بنده ای است محتکر! اگر خدای تعالی قیمتها را کاهش دهد ، اواندوهگین می شود و اگر گران کند ، شاد می گردد . نیر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم کنزالعمال … do not think about price changes just try to boost your… بیشتر »
چنان سکوتی راه انداخته این اطلسی که صدای خودم را از یاد برده ام ! سکوتستان ساخته است ! نسیم که بیاید سرش دادخواهد زد … ناز و قهر گل پنبه را بگو .. کسی با تو نبود عزیز! دلش شکست .. رفت .. از عددمان کم شد .. دلم هوای باران دارد .. چرا نیامد ؟!… بیشتر »
مسیر تزکیه « زکیه شدن » ۲ برای زکیه بودن باید دید زکیه چیست ؟ برای عدالت در صفات که ، معنای جامع زکیه است باید دید عدالت در صفات یعنی چه ؟ علم تزکیه مبنای تحصیل علوم الهی است اما در عمل چه اندازه توانسته ایم این معنا را محقق کنیم ؟ اگر موفق نبوده… بیشتر »